سخنرانی محمد پیام بهرام پور : مهندسی آرزوها
سمینار رایگان مهندسی آرزوها در تاریخ 23 مردادماه 1394 با حضور جمع کثیری از علاقمندان و دوستان برگزار شد.
این سالن سخنرانی دانشگاه تهران فقط 140 ظرفیت داشت اما حدود 300 شرکت کننده در برنامه حضور داشتهاند و از همین رو به دلیل نبود جا تعدادی از شرکت کنندگان روی سن نشستهاند!
در این سمینار آقای بهرام پور در مورد مهندسی رویا و این که بسیاری از کاسبان موفقیت به بهانه آموزش موفقیت از مطالبی غیر علمی صحبت می کنند مطالبی را بیان کردند و مسیر اصلی برای رسیدن به رویاها از طریق مهندسی را مطرح نمودند.
در این سخنرانی محمد پیام بهرام پور در مورد مهندسی آرزوها صحبت کرد و گفت که رسیدن به آرزوها نیاز به مهندسی دارد نه خیال بافی
نکته سخنرانی! اگر بخواهید با دید سخنرانی حرفهای به این سخنرانی نگاه کنید، خالی از لطف نیست اگر بدانید که شرکت کنندگان 3 ساعت سر جایشان در سالنی بسیار گرم و با هوای گرفته نشسته بودند و دلیل استفاده زیاد از طنز در سخنرانی آقای بهرام پور این موضوع بوده است.
شما میتوانید فیلم سمینار را از لینکهای زیر دانلود نمایید:
برای دانلود بخش اول کافیست اینجا کلیک کنید(حجم 77MB)
برای دانلود فایل صوتی بخش اول کافیست اینجا کلیک کنید(19MB)
برای دانلود بخش دوم کافیست اینجا کلیک کنید(حجم102MB)
برای دانلودفایل صوتی بخش دوم کافیست اینجا کلیک کنید(25MB)
برای دانلود اسلایدها کافیست اینجا کلیک کنید
محصول پیشنهادی: از اهمال کاری تا موفقیت
در این گزارش، قصد داریم مروری بر آنچه که در این سمینار رخ داده بود داشته باشیم و در انتها همانطور که قول داده بودیم فیلم سمینار را در اختیار دوستان قرار دادیم.
در ابتدا استاد حمید امامی (مدرس بیمه) به ایراد سخنرانی پرداختند که این صحبت 30 دقیقهای مورد توجه تعداد زیادی از شرکت کنندگان قرار گرفت.
پس از آن نوبت به سخنرانان عزیز دیگر از جمله آقای محمد حافظی نژاد و استاد سعید محمدی شد که به زودی تصاویر سخنرانی آنان را نیز در سایت قرار خواهیم داد.
و آقای سینا محمدیان (برگزار کننده عزیز این برنامه) نیز به مدت 10 دقیقه به داستان آرزوهایش و آنچه برایش رخ داده تا به این مرحله رسیده صحبت کرد.
آقای دکتر شمیسا (سردبیر مجله راز) صحبتی کوتاه اما بسیار پرمغز داشتند و در مورد این صحبت کردند که علاوه بر آرزو نیاز به دیسیپلین و نظم و زحمت برای موفقیت وجود دارد
و در انتها محمد پیام بهرام پور به مدت 50 دقیقه به موضوع مهندسی رویا پرداخت که فیلم کامل آن را میتوانید در بالای صفحه مشاهده کنید
پیشنهاد ویژه:
اهمال کاری موضوعی متداول است که تمام مردم عادی دچار آن هستند و فقط انسانهای خاص و موفق جامعه هستند که حاضرند بر روی خواستههای تنبلی خود پا بگذارند و در جهت موفقیت گام بردارند و اگر میخواهید چگونگی غلبه بر اهمال کاری و تنبلی و پشت گوش اندازی را بیاموزید و در مسیر موفقیت و جزو 3 درصد برتر جامعه قرار بگیرد، مهارتهایی وجود دارد که باید آنها را بیاموزید و من با بهره گیری از بهترین کتابهای موفقیت دنیا، بومی سازی آنها برای ایران و تجربیات شخصی خودم و شماری از انسانهای موفق کشور تصمیم گرفتهام این دوره را برای شما عزیزان ارائه کنم.
دوره از اهمال کاری تا موفقیت را از دست ندهید. برای مشاهده رایگان درس اول اینجا کلیک کنید
متن سخنرانی مهندسی آرزوها:
مجری:لطفاً این برگهها رو تحویل همکارای ما بدین ممنونم در خدمت شما هستیم.
محمد پیام بهرام پور:مرسی مچکرم، خودتون رو تشویق میفرمایید لطفاً،آقای محمدیان گفت شش صد و پنجاههزار نفر گفتم دمم گرم عجب کاری انجام دادم واقعاً.
ما اینجا نشسته بودیم بعد یه حس خیلی جالبیبود تقریباً ما سخنرانا شبیه کارگرای فصلی لب جوب می شینن که منتظرن، بعد نگاه میکردم که چقدر جالب چقدر زیادند تعداد این دوستان می خوام ببینم چی میشه یه عده، بزارید رک بگم عین کارگرای فصلی عمله دستهدسته …
شما که رو مبل نشستین شما خودتون رو بازی ندید ما باهم داریم صحبت میکنیم چی میشه که پا میشیم میام اینجا می شینیم اینطوری، یا اون طوری میایستیم و خوب گرمه یا یه سری اتفاقات دیگه هست داریم توجه میکنیم داستان چیه؟ میشه بگید؟
یکی از حضار:عشق، انگیزه
محمد پیام بهرام پور:به من
یکی از حضار:به یادگیری، به موفقیت
محمد پیام بهرام پور:آها نکته خیلی مهم بود ظرفیت سالن پایین بود دقیقاً دلیلش همینه دوستان اگه ظرفیت سالن پایین بود عشقم از بین میرفت و شما مینشستید روی صندلیها.
حالا جدا از شوخی، پارت اول قسمت اول برنامه تعداد دوستان خیلی بیشتر بود درسته؟
چی شد که رفتند؟ صندلیها! یه قسمتشون بله برای آقای امامی اومده بودند تشریف بردند ولی یه عده موندن ساعت استراحت رفتن و خوب خیلی از شاگردان من، دوستان من میگفتند که ببخشید خیلی شلوغه ما باید بریم.
چی شد که شما موندین؟ یه کاری رو کردین که بقیه نمیکنند و در آینده یه کارهایی میکنید که بقیه نمی تونن بکنن این کل داستان موفقیت
کارهایی رو میکنیم الآن که بقیه دوست ندارند انجام بدند سخته زحمت داره و بعداً یه کارهایی رو میکنید که بقیه نمی تونن، ماشینی رو سوار میشیم که بقیه نمی تونن جایگاه اجتماعی رو داریم که بقیه ندارن لذتهایی میبریم که بقیه به ذهنشون نمی رسه این کل داستان موفقیته
موضوع صحبت موضوعی که خیلی خوب هم انتخاب شد مهندسی رؤیا بود و من یه زیر عنوانی هم به صحبت خودم اضافه کردم
خداحافظی با فالگیری و کفبینی نوین
این موضوع من هست و می خوایم باهم راجع بهش صحبت کنیم اکثر دوستان با من آشنایی دارند و من میخوام اینجا به شما یک فنجون قهوه بدم و شما رو دعوت بکنم به یک فنجون قهوه
می دونید قهوه چه طعمی داره؟ تلخه ولی چه فایدهای داره؟ آرامبخش انرژیزا شاداب کننده هشیاری میاره دقیقاً هشیاری میاره یه چیز تلخه ولی هشیاری میاره
صحبت من اصلاً انگیزشی نیست بریم موفق شیم فلان کار رو بکنیم نه اتفاقاً میخوام بگم یه سری کارها یه سری اتفاقات خیلی بد تو مسیر موفقیت رخ میده و اگه حاضر نیستید بهای اون موفقیت رو بپردازید توی سمینار هام نیاید همین زمان رو می تونستید استراحت کنید یا کارهای دیگه ای انجام بدید.
پس ما می خوایم با هم یک فنجون قهوه رو صرف کنیم.
من راجع به چی دارم صحبت میکنم راجع به کاسبها و رمالهای نوین که خیلیهاشون اندازه این بچه هم سواد ندارن و دارن به شما یه سری چیزها رو می فروشن اون چیه؟ آرزو و رؤیا،چیزی که به زیبایی آقای شمیسا اشاره کردن.
کی گفته که با فکر کردن و آرزو کردن بهجایی ممکنه برسه؟ واقعاً شدنیه فقط با آرزو کردن ولی اکثر کتابا میگه خوب هدف رو بنویسید تمومه و تو ایران نمی دونم چرا ما علاقه داریم اینو به نازلترین حد ممکن میاریم.
حالا جلوتر میگیم چرا و اصلاً صحبت امروز راجع به اینکه فکر کنید، رؤیا کنید به هدفتون برسید نیست راجع به اینه که یک رؤیا داشته باشید با مشخصاتی که استاد عرض کردند و بعد حالا بهصورت عملی یک برنامه درست برای رسیدن بهش داشته باشیم
ما می خوایم مهندسی رؤیا انجام بدیم چند نفر اینجا مهندس داریم؟ دستاشون رو لطفاً بیارن بالا بقیه کارگران فصلیاند؟ چند نفر دکتر داریم؟ چند نفر سایر مشاغل داریم؟ ببخشید بیکارا جزو اون دسته نیستند، خانهدارها هم جزو سایر مشاغلاند
یه بار دیگه چند نفر سایر مشاغل داریم؟ بیکارا مثل مرد دستشون رو بگیرن بالا! مرسی! تشویقشون کنید
یکی شما بیکارید یکی بیل گیتس اینو خوب می دونم…
یکی از حضار:اگه بیکار هم نبود نمی اومد اینجا…
محمد پیام بهرام پور:دوتا جمله گفتند اصلاً من رو نابود کردن دیگه سومیش… مرسی
یکی از حضار:آخه از بیکاری هم پول در میارن
محمدد پیام بهرام پور:از بیکاری هم یه عده پول در میارن…
بله ما هفته پیش دقیقاً آموزش میدادیم چطوری یه عده از بیکاری پول در بیارن چند نفر هفته پیش حضور داشتند تو سمینار؟ وایستاده ها بیشترن، چرا؟
خوب ما میخوام مهندسی کنیم مهندسا چیکار میکنند؟ تحلیل میکنن…مثل اینکه کار خاصی انجام نمیدن!بله
یکی از حضار:فرق میکنن با هم دیگه هر مهندسی…
محمد پیام بهرام پور:مهندس داریم تا مهندس بعضیها مهندسن
چیکار میکنند؟ میخوان یک کاری رو انجام بدن واسش برنامهریزی میکنند تا اون اتفاق بیفته! و ما رویامون اون هدفمونه واسش برنامهریزی میکنیم تا بهش برسیم مهندسی میکنیم نه بازی بازی یه ساختمون می خوایم بسازیم باید طرح داشته باشه، مصالحش رو فراهم کنیم، بودجشو یا داریم واسش اندازه میزاریم یا طراحی میکنیم همه این کارها رو انجام می دیم این میشه مهندسی.
توی اهداف هم باید دقیقاً به همین صورت مهندسی کنیم این کشور خوشگل ما ایران! بیا ایران، ایران آها!
یه جای خیلی خاصه، خیلی خاصه! اصلاً هم نمی خوام بگم ما ایرانیها خاصیم فلانیم خاص از جهت منفی بسیار محدودیم و با واقعیتهای دنیا یه فاصله عجیبی داریم و خون آریایی داریم و از اینجور حرفا خیلی زیاده تومون، هست ها ولی خیلی داریم بهش اتکا میکنیم الآن چی هستیم رو یادمون میره چرا؟ خیلی دلایل داره ولی چرا ما اهل رؤیاپردازی صرف هستیم.
من توی این هفته حدود روزانه پنجاه نفر مشاوره داشتم روزی پنجاه تا پونزده دقیقه، پونزده دقیقه به خاطر یک برنامهای و امروز حالا نیمهکاره موند برای این سمینار تعداد دوستان کمتر بود.
همه دوستان میگفتند ما یک رؤیایی داریم ولی به ثمر نرسیده همه دوستان میگفتند.
یعنی متخصص رؤیاپردازی هستیم فکر و خیال و چیزای مختلف ولی اجراش خیلی جدی گرفته نمیشه چرا؟
یک:رسانهها، رسانهها همون طور که دوست و استاد عزیزم آقای سعید محمدی فرمودند یه جوری تلقین میکنند که یا موفق شدن مصادف با آدم عوضی بودنه درسته؟ همیشه تو فیلمهای ایرانی پولدارها؟
خودتونید! یه جوری گفت دزدی؟ چرا آخه چه بدی کردم، پولدارها قاچاقچیاند،دزدن، کلاهبردارن خیلی دیگه خوب باشه از زنش جدا میشه! درسته؟
ولی نشاط و شادابی همیشه تو جمع بدبختاست، این بحث رسانههاو یا اینکه یه مرتبه خیلی اتفاقی میشه پولدار شد چند نفر جان من اینرو راست بگین روی چراغ مثل چراغ غول چراغ جادو بود دست کشیدین یهو مثلاً با انتظار اینکه شاید یه غولی بیاد بیرون از ده سالگی به بالا چند نفر این کار رو کردین؟ راستشو بگین
دست! یه چراغ جادوی چیزی فکر کردین یه چراغ معمولی بوده شبیه چراغ جادو تو انباری جایی پیدا کردین بعد رفتین روش یه دستی کشیدین یهو شاید یه اتفاقی افتاد یه غولی اومد بیرون چند نفر این کارو کردین؟ کم شدن نمی دونم چطوری تو این مدت…
یکی از حضار:اصلاً ندیدیم…
محمد پیام بهرام پور:ندیدید رو قوری هم این کارو نکردین؟
حالا جالبه این سمینار مثل اینکه مشکل دارن چون دیدم بیکاران و اینا یه مقدار بالا بودن ولی هر جا میپرسم تعداد خیلی زیادی این کارو کردن
یادتون باشه هیچوقت سخنران رو ضایع نکنید الکی هم که شده…
و منتظر یه اتفاق خاصیم مثلاً قرعهکشی بانک مثلاً هی حساب میکنیم که یه فامیلی چیزی داشته باشیم بمیره یه ارثی چیزی برسه!
یکی از حضار:قرعهکشی بگین دست خیلیها میره بالا
محمد پیام بهرام پور:بله! نه این مورد دوم رو من نمی گم چرا خوب بد میشه
یکی از حضار:نه مورد اول
محمد پیام بهرام پور:کدوم مورد اول؟
یکی از حضار:قرعهکشی بانک
محمد پیام بهرام پور:قرعهکشی بانک! نمیپرسم یهو دیدید منو ضایع کردن دوباره
یکی از حضار:نه شما این دفعه بگید
محمد پیام بهرام پور:اگه بود تقصیر شماها، چند نفر دوست داشتند قرعهکشی بانک برنده شن؟
مدیریت خشم کی آموزش میده اینجا،بعدی دیگه چی میشه ما از اون خانواده هاش نیستیم
پس اولی شد "رسانهها "
دومی "تربیت خانوادگی " پسرم میخوام بهت درس زندگی بدم! ببخشید پدر شما الآن کجای زندگی هستید دقیقاً؟ میخوام هرجایی که نرسیدم تو برسی، بعد حسی که القا میشه چیه؟
پدر یا مادر متأسفانه تخصصشون اینه،من زندگیم رو وقف توی…نگید جملههایی رو که شنیدید نگید …همه عمرم رو گذاشتم پای تو که بشی این…با شما نبودم ها… و از اینجور حرفا چرا؟ باز تربیت خودشون بندههای خدا
همینطوری میریم تا انتها و یه حسی بهمون منتقل میشه که ما باید گویا یک سری سلسلهمراتب مشخص از قبل تعیینشدهای که همه میرن رو بریم تا موفق شیم و هر کار عجیبی که انجام بدیم…
پسرمون سر گوشش می جنبهها هی دنبال این کار به اون کاره یه دقیقه تمرکز نداره پاشو برو سرکار پاشو درستو بخون و از این حرفا که همه می دونید بعدی چیه؟ "سیستم آموزشی "
همه بهش اساسی امروز فحش دادن من دیگه وارد این حیطه نمی شم و می تونید اونا رو مجدداً برای خودتون تکرار کنید نیاز به گفتن نداره.
ولی جالبه معلمای ما تقریباً کمدرآمدترین قشر جامعه هستند، چرا نیستند؟
معلمای آموزشوپرورش رو عرض میکنم خوب بعد این معلم عزیز که کمترین درآمد رو داره چطوری میخواد ذهنیت ثروتمند شدن رو به یه بچه منتقل کنه؟ نمی تونه!
انتقادم به معلما نیستها انتقادم به سیستم آموزشی
و مورد بعدی فرهنگ پیشین ماست فرهنگ رستم پسند رستم، رستم نشد تو شکم مامانش هم که بود ماشاالله پهلوون بود درسته؟ گفتند اینقدر رستم بزرگ بود که سزارین اونجا انجام شد که بیاد بیرون دیگه یعنی تو خود چیزه به اسمه! چیز چی میگفتند
رستمانه یا رستمینه خیلی مهمه
یکی از حضار:دو روایت داریم
محمد پیام بهرام پور:دو روایته مرسی سومیش شد ها
میبینید از اول قهرمان بود رستم هیچ کاری نکرد، بود ماشاالله هیکل مثل من چرا میخندین؟
و اینا آتیش می زن به خیلی چیز و خیلی اتفاق به دیه
چهارتا عامل "رسانه"، "تربیت"، "سیستم آموزشی"،"فرهنگ گذشته" ناخودآگاه جمعی کشورمان! همه اینها باعث میشه که بیشتر یا یک زندگی خیلی روتین و معمولی داشته باشیم رؤیایی نداشته باشیم یا رؤیاهای عجیب غریب و بیمنطق و بدون فکر، بدون برنامه و این فوقالعاده، فوقالعاده بده بیاین فرض کنیم خیلی اوضاعمون خوبه یکی از بهترین فروشگاههای زنجیرهای
ایران رو داریم فروشگاه بزرگ خوب اوضاعمون عالی و الآن دقیقاً اومدیم جای حاجآقا فلان، دکتر فلان یا مهندس فلانی شدیم مالک اونها.
اینکه گفتم کشورمون خاصه و ما محدودیم رو میخوام با این داستان مقایسه کنیم با فروشگاه تارگت بارها داستانش رو گفتم بهعنوان یکی از عجیبترین بیزانسها.
فروشگاه زنجیرهای تارگت خیلی معروف هستند و کاری که انجام میدند میخوان فروششون رو مهندسی کنه، اون مالک فروشگاه، اون سهامدارها میان مهندسی میکنن رویاشون رو، اون ثروتی که میخوان رو چیکار میکنند میان تحلیل میکنن چه کسانی رو اونا میتونن به رویاشون برسونن؟
بهترین گزینه بررسی کردن دیدند خانمهای باردار هستند چرا که اگه اولین بار از یه جایی خرید کنند رضایت داشته باشند خریدشون رو ادامه میدن از اونجا و بعد، بعد از متولد شدن این خرید ادامه داره و بعد میزان خریدشون خیلی بالاست و چیزای دیگه،داره مهندسی می کنه رویاشو! بعدازاین خوب اینا انتخاب شدن حالا چطوری این آدما رو پیدا کنه؟
یه نفر میزاره جلو در قبل از اینکه… ببخشید عذر میخوام شما باردار هستین هیچی نابود میشه اون مجموعه پس باید از یه روشهای خیلی هوشمندانه استفاده کنه کارتهای تخفیف میده میگه اگه از این کارتها استفاده کنید 2 درصد تخفیف که بتونه ریز خریدهای آدما رو داشته باشه ریز خریدها رو داشته باشه و بعد متوجه میشه مثلاً کسی که رورواک می خره احتمالاً…
میخوام بدونم چند نفر از پدرا تا حالا رفتن رورواک بخرن که میگید بارداره!
لزوماً به این معنی نیستش که هر کی رورواک خرید دیگه بره تو اون لیست نه احتمال اضافه میشه و چیزای خیلی تخصصیتر، صابون بیبو، نمی دونم کرم ضد ترک و فلان و از این جو چیزایی که بههرحال موردنیاز اون برهه از زندگی هست.
از مجموع این خریدها تونستن با دقت حداقل 95 درصد حدس بزنند کدوم یکی از مشتریانشون جزو خانمهای باردار هستند خوب با توجه به این اومده پیداکرده کوپنهای تخفیف فرستاده نتیجه فوقالعادهای گرفته.
یه داستان فوقالعاده جالب داستان که یک روایت واقعیه فوقالعاده جالب هست که میگه یه آقایی خیلی عصبانی اومد تو فروشگاه تارگت گفتش که آقا خجالت نمیکشید برای دختر من که دبیرستانیه کوپن تخفیف مثلاً وسایل دوران بارداری رو میفرستید اون مدیر عذرخواهی میکنه و اینا و هفته بعد دوباره زنگ میزنه عذرخواهی کنه پدره میگه ببخشید شما درست فرستادید من خبر نداشتم،دقت اینو نگاه کنید گریه داره، گریه داره دقتشو نگاه کنید تا چه حده چه جوری مهندسی میکنه بعد ما میریم! ما مالک فروشگاه زنجیرهای فلانیم قفسه اولو چی میچینیم هر چی سبک تره چون بردن،از انتهای چیز میارن دیگه بستهها رو…
نگاه کنید معمولاً روند چیدن تو اکثر فروشگاههای ما اینه سبکا میاد اول به چه دلیل؟نمی دونم سبکسنگین را دستشون بوده و اینها.
چه موسیقی پخش میشه؟ کاملاً بستگی داره به اینکه تو فلش مسئول چیز چه آهنگی باشه.
هیچ فلسفهای وجود نداره رو تکتک اینا دارن کار میکنند و مهندسی میکنند،پس میبینید کشور ما خاصه تو این زمینهها بدون فکر می خوایم برسیم به رؤیاها.
کاربرد هدف فقط یه چیزه که حالا مثلاً خیلی دیگه تخفیف بدیم دو تا چیز یکی اینکه یک چشماندازی مشخص کنه بدونیم کجا رو می خوایم مهندسی کنیم دو یه سازه کوچیک یک هدف کوچیک انتخاب نکنیم هدف متناسب انتخاب کنیم متناسب.
اون آدمی که درآمدش ماهی 30 میلیون تومنه اگه سال بعد درآمدش رو بزاره روی 35 میلیون چیکار کرده؟ خودشو گولزده درسته؟ چون هدف کوچیکی رو انتخاب کرده با تورم هم حساب کنیم خیلی بیشتر می رسه درسته؟
ولی اون آدمی که درآمدش یک میلیونه درآمدش رو بزاره روی سه میلیون سال آینده مثلاً بدون پلن خاصی فقط بنویسه بدون برنامه خاصی فقط بنویسه به هیچ جا نمی رسه هدفش چون خیلی بزرگه ما باید متناسب با خودمون یواشیواش هدف هامون رو بزرگ کنیم
واز کجا بفهمیم هدفمون خوبه؟ هر موقع ترسیدیم،الآن من اینجا استرس دارم مشخصاً خیر چرا؟کارم آموزش سخنرانیه یه بحث ولی چرا اینجا استرس ندارم؟
اینقدر اینجا برنامه داشتم همین سالن برام عادی شده… جاهای بزرگتر…جان
یکی از حضار:ماها هم آدمای استرسزایی نیستیم
محمد پیام بهرام پور:شما اصلاً… میان اینجا
یکی از حضار:انرژیزا هستیم
محمد پیام بهرام پور:استرسی وجود نداره خوب هفته گذشته ششصد و پنجاه نفر استرس داشتم یا نه؟ بازم نداشتم چون خیلی مثلاً سالن بزرگی نبود ولی حالا مثلاً میگن بیا برو استادیوم آزادی 65 هزار نفر اون موقع استرس دارم یا نه؟ احتمالاً دارم چون بزرگه،آره کم ولی دارم بعد تونی رابینز زنگ میزنه میگه محمد پیام بیا یه سمینار بزاریم امریکا، نخند آقا،دوستان به آرزوهای هم نخندیم به هم بخندیم.
با شما ببریم با آنتونی رابینز… آها قدشون رو میخوان با تونی رابینز بسنجند خیلی عالیه.
اون موقع استرس دارم یا نه؟ خیلی دارم چرا؟ چون دارم یه کار بزرگ انجام میدم با یه آدم که یکی از گرون قیمتترین سخنرانهای دنیاست دارم سخنرانی میکنم چون کار بزرگیه اون موقع میترسم آها پس این شد یه چشمانداز خوب دارم میترسم.
اگه یه جوری باشه هدف که نترسیم که هنر نکردیم همینجور بازی کردیم رفتیم.پس هدف یه کوچولو باید ما رو بترسونه نهاون قدر هم بزرگ که اصلاً مطمئن باشیم که بهش نرسیم هیچ حسی نداشته باشیم.
مثلاً بزرگترین جمعی که صحبت کرده دو نفر بوده بعد کجا بوده یالا تو جمع گفته بعد هدف سال آیندم میخوام با تونی رابینز برنامه بزارم خوب این اون قدر دور از ذهنه و غیر معقوله که عملاً،اصلاً استرس ایجاد نمی کنه چون می دونه نمی رسه باید بینابین حرکت بکنیم بعضیها چرا میخندن حالا در زده گفته دیگه
هدف بدون برنامهریزی خیالی بیش نیست
هدف بدون برنامهریزی خیالی بیش نیست
و یه خیال درب و داغون ها اینطوری…
هدف بدون برنامهریزی خیالی بیش نیست
وقتی هدف داریم برنامه نداشته باشیم تمومه! هیچ کار مهمی انگار انجام ندادیم
خوب حالا چیکار کنیم آقای بهرام پور زدی بدبختمون کردی فهمیدیم هدفامون اشتباه و فلان اینا همه این اشتباهها رو خودم انجام دادم که دارم میگم یه جوری واسه من خاطرست اشتباهاتی بود که انجام دادم هدفهای بیهودهای گذاشتم که درست نبوده و خوب یاد گرفتم تغییر دادم!
خوب چطوری یه هدف مهندسیشده بسازیم؟
یک باید عاشقش باشیم درسته؟ و پاش واسیم
وایسیم نه پاش واسیم باید خیلی مردونه پاش واسیم پاش…
کسایی که نمیگن میارمشون اینجا یه سری تمرینهای فن بیان انجام میدیم ها
پاش واسیم، پاش واسیم، پاش واسیم شما نگفتین…
وایسیم خیلی باید مثلاً اینجوری با کتوشلوار بایستیم ولی واسیم یعنی هر چی شد پاش واسیم دعوام شد باید پاش واسیم
میگه وایسیم بابا واسیم مرسی واقعاً باید واسین ها پاش!
توی تاکسی نشسته بودم یه راننده تاکسیه اومد پیچید جلو اون تاکسیه بعد راننده سرشو کرد بیرون گفت برای چی اینجا واسادی؟ بعد اینم اومد بیرون گفت واسادم و وای خواهم ساد
باید اینجوری پایه هدف… باز میگه وایسیم یه دقیقه پا میشید شما یه دقیقه پاشین واسین! رو به دوستان اینجوری یه ذره هم هیکل چیز اینجوری بگیر بگید واسین! بگید! به دوستان بگید پاش واسین محکم
پاش واسید: مرسی اگه وای نخواهید ساد پای هدفتون عملاً بازیه چون هدف قطعاً بها داره بدون هیچ تردیدی پس پاش واسید
دوم باید منطقی باشه همون طور که گفتیم الکی نباشه.
دوستان من یه هدف گذاشتم برا سال 95،نه 96 ام،می خوام اولین فضا نوردی که رفت رو کره ماه باشم! نمیشه خوب رفته، نیل آرمسترانگ 40 سال پیش رفته این هدف منطقی نیست باید واقعاً یه چیز منطقی باشه یه چیز درست باشه اصولی باشه
توی یه کلاسی داشتم هدفهای مالی رو میپرسیدم گفتم دوست دارید ماهانه چقدر درآمد داشته باشین 20 سال آینده یه خانمی برگشت گفت من ماهانه میخوام 100 میلیارد دلار درآمد داشته باشم داخل پرانتز باید به اون خانم بگم و گفتم البته که کل داراییهای بیل گیتس 70 میلیارد دلاره ایشون ماهی 100 میلیارد دلار میخواست من نمی دونم می دونید منطقی نیست، اشتباه عدد و رقمی نیست و ما ایرانیها حسابوکتاب نمیکنیم.می دونید کی حسابوکتاب میکنیم؟ فقط وقتی می خوایم سود یکی رو حساب کنیم
الآن اگه این سمینار سه هزار تومن بود یه ضرب و تقسیم میکردیم که چقدر این کاسب شد و خوب واقعاً هفته پیش دوستان اذیت شدند چون ششصد پنجاه نفر بودند بعد قیمتای بلیطا متفاوت بود هی ضرب و تقسیم میکردن اشتباه میشد، من اول سمینار خودم اومدم حساب کردم سود، سود جمعی همه رو گفتم که با آرامش به صحبت من گوش بدن.
اینرو چرا اینا رو حسابکتاب میکنیم ولی هدفامون رو نه آیندهمون رو نه.
از این شایعهها دیدید چقدر قشنگ پخش میکنی بدون هیچ فکری، هیچ منطقی پشتش نیست ولی راحت منتشرش میکنی چون اهل عدد و رقم نیستیم اهل محاسبه نیستیم.
یک فردی که جایگاه سیاسی خیلی بالایی داشت نمیتونم بگم کی بود کجا بود و اینا و من مشاور سخنرانیش بودم یه برههای و بعدازاین اتفاق تلخ باهاش خداحافظی کردم،ببین چقدر بیسواد بود به لحاظ عددی و مهندسی بلد نبود لازم نیست مهندس باشیم ولی عدد و رقم باید بلد باشیم.
گفت:ببین آقای بهرام پور دوران فلانی خوب تورم مثلاً حالا هر چی بود قیمت یه قالب پنیر پونصد بود،گفتم تورم چقدره؟ 40 درصد، قالب پنیر شد هزار تومن،حالا الآن آقا اعلام می کنه تورم شده 20 درصد خوب قالب پنیر باید بشه هفتصد پنجاه تومن دیگه بازم میشه هزار و دویست!
خیلیها نمی دونن تو این جمعها که این نرخ رشد تورمه یعنی تورم 1 درصد هم باشه رشد قیمت رو داریم رشد تورم کم بشه قیمتا کم نمی شه رشد قیمتا کم میشه.
اینا رو نمی دونیم بعد نظرای سیاسی میدیم درسته؟ سواد مهندسی نداریم حتی مهندسامون برخیشون ها نه که بگم لزوماً نقشه یا مدرکه و مورد بعدی مسیر علمیشو باید بدونیم مثل تارگت حساب کنیم چیه؟ چند نفر دوست دارند وقتی خواباند پول بیاد تو حسابشون؟
چند نفر دوست ندارند وقتی خوابند پول بیاد تو حسابشون؟ شما دوست ندارید؟
بعد من یه سؤال بزرگ برام پیش اومد بقیه چین؟ اونایی که نه تو هیچ کدوم از این دو تا گروه نبودند؟
خوب داشتن یک وبسایت سودده یک روش خیلی خوبه که شما حتی وقتی خوابین وقتی دارین سخنرانی میکنید واستون اس ام اس بیاد که اینقدر پول به حسابت واریز شد خیلی هم لذتبخش و کیف میده و باز تو سمینار هفته پیش من اصلاً دقیقاً گفتم که چقدر میشه سود کرد چه عددهایی درسته واقعیه تجربه خودم چقدر بوده و اینا.
و خیلی جالبه یه عده دوست دارن فکر میکنن پاش واسادن منطقی هم هست ولی مسیر علمی رو پیش نمی گیرن که خوب من چی کار کنم این اتفاق بیفته چه علمی پشتشه چه علمهایی پشتشه اینا رو فراموش میکنن.
بنابراین این سه تا باید باشه و حالا هر کدوم رو یه کوچولو با هم بررسی بکنیم این میشه هدف مهندسیشده این تیکه که هر سه تا رو داشته باشیم اگه نداشته باشه تمومه این هدف اصلاً ارزشی نداره مثلاً اینجا فقط میشه بازیچه اینجا میشه یه چیز خستهکننده اینجا میشه یه دانشی که به عمل نمی رسه.
شما که نمیبینند میبازید دیگه باید مرحله بعدی دوباره از اول شروع کنید فیلمشو تو سایت میزارم اسلایدها رو هم احتمالاً تو سایت قرار بدم.
خوب عاشقش باشیم پاش واسیم، پاش واسیم.
اینا کین که باز میگن وایسیم بابا شما اینجا چیکار داری اون موقع من یه مقدار کتوشلوار تنم بود خیلی چیز بودم جایی بودم نمی تونستم بنویسم واسیم. پاش واسیم مرسی
راجع به این مفصل صحبت کردیم ولی یه چیزی رو یادمون باشه وقتی میگیم پاش واسیم یعنی چی؟
یعنی بهاشو بدیم دوستان موفقیت بها داره عین فیلما نیست بهمحض اینکه شروع میکنید برای رسیدن به هر چیزی تلاش کنید همه حالتون می گیرن اساسی
جلوتر راجع بهش صحبت میکنیم وقتیکه می خواید ثروتمند شید باید از یک سری چیزا بزنید.
خوب من خیلی رفتار خریدارا رو نگاه میکنم تو جاهای مختلف، تو سمینار، تو نمایشگاه کتاب مردم می خوان یه محصولی رو بخرند چه جوری نگاه میکنن اون کتابو بیزحمت میدین یه کتاب هست از تو پلاستیکم فقط کتاب رو بدید،ببینید اینجوری نگاه می کنه کتابو نگاه می کنه خوشش میاد دست تو جیبه خوب یکی! دومی هم به احتمال نود درصد تو جیبه بعد یه نگاه می ندازه اگه خیلی موضوعش خوب بود یکی از دستا رو لطف میکنه در میاره بعد اینجوری ور میداره یه نگاه میکنه یه خرده اینجا اگه قیمت پشتش نوشته باشه که تصمیم می گیره بزاره سر جاش یا نه یعنی قیمته مهمه.
بعد، خدا کنه کتاب کوچیک باشه یه دستی بشه مطالعه کرد چون نشه میزاره رو بقیه کتابا این دسته هنوز تو جیبه بعد یه نگاه میندازه اگه اون قیمتو داخل نگاه میکنه اگه زیاد بود باز دوباره میزارن
همه نه ها، خیلیها بعد فهرست مطالب و اینا، قیافه اینطوری اینا که نمیبینند…یه نگاه داره میندازه و بعد چقدر حسابکتاب میکنه این کتاب بیست هزار تومنه بخرم نخرم، بخونم نخونم بعضیها میگن صفحهای چند می افته؟تجربیات شخصیتون رو اعلام نکنید.
بخرم نخرم، فلان اینقدر حسابکتاب میکنه آخر سر نمی خره، میره فست فود سفارش میده بعد آخر سر کارت رو که میده میکشه رو قبضش نگاه میکنه چقدر شده قبول دارین این طوریه؟
یه عده پول ندارن جداها ولی یه عده دارن ولی سر این چیزا دو دو تا چهارتا میکنند جونشون در میره سر خیلی چیزای دیگه نه مثلاً یه کتاب ممکنه واقعاً زندگیتون رو عوض بکنه ولی دستمون می لرزه فست فود چی؟ هشت ساعت بعد خارج میشه از بدن و جز بیماری هیچی نداره ولی خیلی راحت این کار رو میکنیم.
میبینید مدل ذهنی مشکل داره سر خریدن کتاب دو دو تا چهارتا میکنیم بعد حاضر نیستیم بهاش رو بپردازیم که یه شب فست فود نخوریم کتاب بخریم،من لذت بردم تو این چند روزی که مشاوره میکردم یک آقایی طلبهای رو دیدم با یه موبایل درب و داغون با خودم گفتم این موبایله مثلاً وجود داره هنوز یعنی مثلاً تنها آپشنی که داشت از این چرخونکی ها نبود تلفن قدیمیها بودند یعنی فقط اون طوری نبود و من گفتم خدایا آخه این موبایل چیه؟ بعد برام توضیح داد گفت آقای بهرام پور من مثلاً درآمدم این قدره شرایطم… یه شرایط واقعاً وحشتناک موبایلم رو فروختم پکیج سخنرانیتون رو خریدم چند نفرمون خدایی حاضریم این کار و بکنیم؟
موبایلا رو بیارید بیرون کارت خون رو بیارید لطفاً
خیلی خوب زنده باشید تشویق کنید این دوستان رو
بهای موفقیت فقط پول نیست یه روز مهمونی نرفتنه، یه روز نه گفتن به یک سفره یه روز نه گفتن به انتقادات بقیه است فقط پول نیستها یه مثالش یه نمونش پوله.
پس یادمون باشه بهای رسیدن به هدف هم بپردازیم هر هدفی یک بهایی داره.
پس اگر عاشقش باشیم و پاش واسیم احتمالاً به اون هدف میرسیم چی احتمالاً به هدف میرسیم.
آقای مالکم گلادول یه کتابی داره به اسم outliers یا تافتههای جدا بافته ترجمه فارسی هم شده ولی یه خرده سخت پیدا میشه،خیلی آدم باحالی اینجوری نگاش نکنید! چون همه میگن اینه بابا خوب بذار بگم تو کتابش چیه؟
اومده بررسی کرده امثال استیو جابز، بیل گیتس، استیو بالمر اینا چه جوری اینقدر موفق شدن از بچگی بررسی کرده دیده تقریباً همه آدمای موفق ده هزار ساعت تمرین کردند رو کارشون ده هزار ساعت!و بررسی کرده دیده هیچکسی، یه استعداد حداقلی می خواد حداقلیها و بعد ده هزار ساعت تمرین کی می تونه ادعا کنه ده هزار ساعت تمرین کرده تمرین درست: تو چه زمینهای؟
مطالعه خیلی عالیه اگه مطالعه مشهود بود میتونستین بگید زنده باشید.
ده هزار ساعت عدد خیلی بزرگیه سریع ضرب و تقسیم میکنیم میشه روزی چند ساعت به مدت ده سال میشه روزی دو ساعت ده سال تمرین درست و شما میشید جزو برترین آدمها در دنیا نه در ایران،در ایران به نظر من با هزار ساعت تمرین درست تقریباً تو هر جایگاهی میشه موفق شد.
بهجز جایگاه تخصصی مثل پزشکی و اینا من تخصص ندارم.
میگه ده هزار ساعت تمرین کنید و موفق شین خیلیها حاضر نیستند ده هزار ساعت تمرین کنند خیلیها حاضر نیستند بایستند دو ساعت اینجا رفتند مثل شما نیستند و خودتون رو تشویق کنید لطفاً
دومی نکتهای بود که هدفمون منطقی باشه دیگه بعضیها واقعاً این شکلیاند درسته؟
یکی گفت اینکه خوبه که! بسیار نگران اون دوست هستم!
پس باید منطقی هم باشه و تو منطقی بودن یه چیزی رو یادمون نره اینکه کی گفته دیگران وقتی ما یه تصمیمی میگیریم باید حامی ما باشند کی گفته؟
اینقدر من ایمیل میگیریم آقای بهرام پور من از وقتی تصمیم گرفتم موفق شوم تعداد زیادی علیه من شورش کردند خانواده مرا کتک میزند دوستانم مرا مسخره میکنند فلان اینا بنابراین من نمیتوانم موفق شوم.
من سؤالم اینه کدوم آدمبزرگی یه کاری کرده و مسخرش نکردند،توقع داریم همه باهامون همراه باشند مثلاً می خوایم بریم یه کار بزرگی انجام بدیم یه شرکتی یه ایدهای کسبوکاری هر چیزی بعد میگه خب چی شد مثلاً شش ماه پیش خیلی انگیزه داشتی والا نشد دیگه،گفتم چرا؟خیلی سر این گرفتن مجوزها اینا دردسر داشت.
توقع داره همه آماده خدمت گذاری باشند خوب نمی رسه به هدفش
باید حاضر باشیم به خاطر اینکه وقتی تصمیمی میگیریم تغییر کنیم بقیه سنگاندازی میکنند،به دو دلیل یک یه عده دوستمون دارند فکر میکنند ما داریم اشتباه میکنیم از سر دلسوزی
نکن وایسا اشتباه نکن وقت تو نزار این کارا جواب نمیده آخه کی تونسته که تو بخوای بتونی و از این حرفا
این گروه خیلی خوبن مرسی که به فکرمان! هرچند اشتباه مثلاً پدر مادرا خیلیاشون تو این دسته قرار میگیرن و خیلیاشون هم خیر
دسته دوم کسانی اند که وقتی میبینند دارید موفق میشید تازه شروع میکنند سنگاندازی چرا؟
چون اگه شما موفق شید اونا درخطرند و حاضر نیستند بهای موفقیتو بپردازند بیشتر تلاش کنند بیان بالا خودشون پایینن شمارم میکشن پایین یا شما رو میخوان بکشن پایین.
ولی شما باید واسید پس یه چیز طبیعیه یه مورد دیگه وقتی اینو یاد میگیرید (چقدر دیگه وقت دارم تموم شد وقتم باید نه پنج دقیقه،مام واسادیم)
یک نمودار رشد داریم درگذر زمان وقتی یه کاری رو شروع میکنیم
مثلاً یاد میگیریم مثلاً کتاب جذب می خونیم یه اتفاق مثلاً باحالی رخ میده یه اولش یه ذره رشد میکنیم ذوقزده به همه ببین قانون جذب این طوریه تو باید موفق شی می تونی خوشحال! عالیها یعنی اصلاً حرف نداره.
بعد یه مرتبه میبینیم گند می خوره به زندگیمون از قبل هم بدتر شدیم یه کتاب موفقیت خوندیم فلانی مرد،بابام ورشکست شد،خودم زندانم،بعد یه ذره تلاش میکنه نه من دووم میارم ای بابا.
این اصلاً یه چیز طبیعیه شما به محضی که شروع میکنید به تغییر همهچیز علیه شما میشه همهچیز نه ولی خیلی چیزا
و اکثر آدما اینجا کنار میکشن اکثر آدما تموم
اما قسمت دوم ازاینجا یعنی اکثر آدما اینجا تموم میکنند ها اکثر آدما یه عدهای اصرار میکنند و یه ذره بهتر میشند بعد با کله میخورن زمین حالا اینجا شاید پاشن بازم میبینید حتی نرسیدند به مرحله اول،ولی داره تلاش میکنه بازم تلاش میکنه این مسیر موفقیت هر آدمیه که دائماً شکسته رو میخوره و بعد میبینیم مسیر موفقیت صاف نیست شما هی رشد میکنید میاید پایین رشد میکنی میای پایین دلیل علمی داره که چرا این اتفاق میافته فرصت نمیکنیم راجع بهش صحبت کنیم.
ولی بعد از یه مدت میافته رو غلتک بازم صاف نیستها ولی رشده خیلی زیاده پس این ممکنه یه زمانی طول بکشه معمولاً تو هر کاری اگر مداومت زیادی داشته باشیم ششماهه ولی کماند. آدمایی که شش ماه پاش واسن خیلی کماند.
نوکر جمع ام اساسیها،جانم
یکی از حضار:استاد ببخشید در مورد خرید کتاب فرمودید کدوم یکی از پدر مادرا بچه هاشون رو تشویق میکنند که کتاب بخونند من یکچیزی دیدم در کشور خارجی سرتاسر تو صف روزنامه البته من توالتش دیدم مشغول مطالعه هستند و ما هم مشغول بازی با موبایلمون هستیم
محمد پیام بهرام پور:زنده باشید
یکی از حضار:چطور انتظار دارید این کشور پیشرفت کنه وقتی سردمداران ما تشویق نمیکنند کتاب خوندن رو وقتی کتاب قیمتش بیشتر از همهچیز دیگه میشه من میخوام خواهش کنم از پدر و مادرانی که اینجا هستند کدومشون بچه هاشون رو وادار میکنند یه زور درسای تحصیلیشون رو بخونند ما اگر میخوایم پیشرفت کنیم باید مطالعه کنیم باید پدر مادرا بچه هاشون رو وادار کنند و اولیا امور هم تسهیلاتی در این رابطه قرار بدند.
محمد پیام بهرام پور:کاملاً حرف شما درسته ولی ما فقط خودمونیم نه مسئولین کشوری وقت دارند جمعه شون بزارن مثل شما بزرگواران اینجا نه ما می تونیم والدین رو عوض بکنیم،ما باید خودمون رو عوض کنیم ما باید اینقدر کتاب بخونیم همون طور که می دونم شما بزرگوار اینکا رو میکنید و خیلیهای دیگه که بقیه ببینید إ این با کتاب خوندن رشد کردهها و تغییر کنیم.
کاملاً حرف شما درسته خیلی مشکلات داریم،البته کتاب خیلی هم تو ایران گرون نیست مقایسه کنید با قیمتای دلاری کتابا یه خرده تخصصی ولی ممکنه باشه اصلاً بحثی رو این نداریم.
و این هنر ماست یه کاری کنیم بدون اینکه مستقیم به کسی بگیم اون شخص جذب اون مسیر بشه موفقیته رو دوست داشته باشه و با ما همراه بشه.
خوب این جمله رو من خیلی دوست دارم وقتی خسته شدم نمیایستم وقتی تمام شد وامیستم،وقتی خسته شدیم که نباید بایستیم که وقتیکه کار تموم شد باید بایستیم ولی اکثر ما همون قسمت اول کار رو تموم میکنیم
یکی از حضار:البته اگه عاشق هدفمون باشیم خسته نمی شم…
محمد پیام بهرام پور:یه موقعه هایی چرا ببینید شما عاشق یک آدمی مثلاً فرض کنید هستید چرا هووم میگید عیب نداره که،تو مسیر رسیدن به اون آدم یه عالمه ممکنه مانع باشه اونا که ما رو خسته میکنند درسته؟خود مسیر نه ولی باید بری صحبت کنی با این با اون قوانین، دانشگاه، سربازی اینا ممکنه ما رو خسته کنند ولی هرچقدر این عشقه بیشتر باشه خستگی همون طور که شما میگید کمتره
اما بیا! یادگیری صحیح
یک: اصول یادگیری رو بدونیم که دوستان مفصل صحبت کردند
به نظر من همه باید تندخوانی رو بلد باشند کاری که تخصص آقای سعید محمدی عزیزه
چرا؟ چون سریعتر کتاب بخونیم، خسته نشیم موقع کتاب خوندن، انرژی بیشتری داشته باشیم
اشتباه هامون رو تکرار نکنیم آقا فلان کار رو کردیم تمام من یکبار اجازه خطا باید داشته باشم بیش از یکبار تقصیر منه فقط یکبار اجازه خطا داریم،تو یک موضوع تکراریها وگرنه بارها میشه خطا کرد ولی معمولاً مثلاً چند نفر دفترچهای دارند که اشتباه هاشون رو بنویسند دو نفر سه نفر چهار نفر جو گرفت پنج نفر شش نفر،کمیم چرا باید از جمع مثلاً حدود 200 نفره اینجا ده نفر، جو گرفته بیست نفر اشتباهشون رو بنویسند و کم باشند.
یکی از حضار:ما رو نکتههای خوب تمرکز میکنیم: بله!
محمد پیام بهرام پور:رو نکتههای خوب تمرکز میکنند؟ خیلی خوبه ها ولی اگه میخواین پاش واسین باید از اون بدا هم ایده بگیرید
یکی از حضار:بقیه اشتباه نمی کنن.
محمد پیام بهرام پور:جان!بقیه اشتباه نمی کنن! خیلی ارادت داریم خدمت بقیه
مورد بعدی بازخورد مداومه چقدر بازخورد دائماً میگیریم دائماً فیدبک میگیریم،همسرم من درسته کارم اشتباه نمیکنم پدرم، مادرم، استادم، معلمم، دوستم، همکارم،خیلی از ما نه به یه موفقیت که میرسیم دیگه رها میکنیم
و مورد بعدی برترینهای کشورمون و دنیا رو باید بررسی کنیم که چیکار کردند درست! درست بررسی کنیم کتاب زندگینامه استیو جابز و میخونه تنها نکتهای که یاد گرفته می دونید چیه؟
استیو جابز 8 سال ماشینشو پلاک نکرد بااینکه جریمه میشد مرد به این میگن…واساد،بعد بقیش چی دوستان…اصلاً من اینجوری باید برم خونه…میبینید یعنی بدترین چیزا رو برمیداریم
کتاب حکایت دولت و فرزانگی رو یکی از دوستان من که با این کتاب متحول شده بود داد به برادرش گفت داداش اینو بخون بعد خوبه فلان موفق میشی خوشبخت میشی داداشه هم مثلاً اهل کتاب خوندن نبود خوند کتابو خلاصه با کلی داستان بعد گفت خب داداش
نتیجهای که گرفتی چی بود؟فهمیدم که بدون بیست هزار دلار نمی شه شروع کرد
ببینید چقدر هوشمندانه بررسی میکنیم ماها هممون از این مدلا داریم تو خودمون ها منتها نمیفهمیم برامون عادیه بقیه میخندند اینقدر ضایع و واضح نیست.
پس اینم میشه بحث یادگیری صحیح و من ابتدای صحبتم اینو گفتم عاشق این جملهام:امروز کارهایی رو انجام میدم که دیگران دوست ندارند انجام بدند تا فردا کارهایی رو بتونم انجام بدم که دیگران نمی تونند انجام بدند!چون حاضر نیستند بهای اون کارای اولیه رو بپردازند.
اینو من همیشه همهجا دارم بکگراند کامپیوترم هست موبایلم حتی یه موقعی دعوت میشم سخنرانی یه شهر دیگه ای هیچیم ندارم یه کاغذ زنگ میزنم هتل بیاره مینویسم با چسب می چسبونم به دیوار هتل که جلو چشمم باشه همیشه و اینرو ببینم و هرلحظه که میبینید دارید میاید پایین دارید انگیزه رو میزارید کنار این جمله یه حس خیلی خوب بهتون میده جمله خودتون رو پیدا کنید شاید این جمله حس خوب بهتون نده ولی به من خیلی حس خوبی میده
یکی از حضار:جملات کلمات منفی داره نباید داشته باشه
محمد پیام بهرام پور:نداشته باشه، چشم
یکی از حضار:ببخشید متولد چه سالی هستید؟
محمد پیام بهرام پور:سن خانمها رو نمیپرسم،نمی گم دلیل داره
یکی از حضار:بعداً
محمد پیام بهرام پور:نه نمی گم و پاشم وای خواهم ساد، سؤال فنی بود ها رو سالن سخنران رو فلج میکنند شما! میخوام ادامه تحصیل بدم خوبه اینجوری جواب بدم،جان! چرا باید بگم؟ میگه آقای بهرام پور بگید که توی این هفته ان تومن اومد تو حسابتون چه دلیلی داره؟ پسر عموم هم پمپبنزین داره باید بگم.
این یه دوره رایگانی در نظر گرفتیم تو وبسایت تقریباً همه ما داریم آقای محمدی،آقای حافظی نژاد عزیز دورههای رایگانی تو وب سایتشون دارند مطالب آموزشی میدن وبسایت منم هست می تونید شرکت بکنید دو ساعت مطالب آموزشی رایگان راجع به سخنرانی و فن بیان هست اگر دوست داشتین کاملاً رایگانه می تونید شرکت بکنید و این هم ایمیل من هست می تونید سوالاتتون رو بپرسید تو شبکههای اجتماعی و اینا هم هستیم و اما یه مسابقه کوچولو هم داشته باشیم تموم شد.
آآ محمد جان روی اون سفیده کلیک کن رو نردبونه بعد دکمه بالا پلی رو بزن نه نه دکمه چیز نداره مرسی این عکسم من خیلی دوست دارم اینکه چقدر امکانات داریم ولی بد ازش استفاده میکنیم
یکی از حضار:دیروز برای من تو اینستاگرام اومد…
محمد پیام بهرام پور:تو اینستاگرامتون اومد چقدر خوشحالم که امروز میاد و تکرار میشه
ببینید خیلی از ما متخصص اینیم که غر بزنیم به شرایط اقتصادی ولی خبر نداریم که خیلیها خارج از ایران لهه لهه میزنند برای ایران و شرایط اقتصادیش،من هرچقدر جلوتر میرم هی دارم به این حرفم مطمئنتر میشم که ایران بهشت پول درآوردنه بهشته ولی چون بلد نیستیم غر میزنیم مملکت ما فلانه اینجا فلانه.
به خاطر اینکه بقیه تنبلاند بهشته ها وگرنه مشکلات زیاده بقیه تنبلاند و می تونید اینرو تست بکنید یک کارایی رو انجام بدید که بقیه انجام نمیدند و اما جمله پایانی اینو لطفاً هر کی تکمیل کنه من یک پکیج اهمالکاری رو بهش هدیه میدم لطف میکنید اینو
یه پکیج اهمالکاریه یکی از بهترین دورههای آموزشی من هستش که طراحی کردم و میخوام اینو هدیه بدم
خیلی جالب بود امروز یه اومد گفت آقای بهرام پور این دورتون مزخرف بود بعدش یه نفر اومد گفت ببخشید کی بود که گفت، (گفت رتبه 900 کنکور شد) گفت من با همین رتبه 900 کنکور و گرفتم
یاد گرفتم تنبلی نکنم
هر مسیری که برید یه عده هستند که بهتون انتقاد میکنند و جالبه بدونید به جرئت میگم توی دنیا راجع به اهمالکاری و مدیریتش نیستها ولی یه عده باز اعتراض دارند هیچ مشکلی هم نداره
باید ببینم این چند هزارنفری که استفاده کردن چطورن که اکثر راضین
حالا مسابقه اینه اینو تکمیل کنید
اهمالکاری بهترین راه برای …
وانستادن مرسی تشویقشون کنید این هدیه خدمت شما البته این فقط قاب پکیج بود و سی دی شو بیرون می تونید تهیه کنید فکر کردین چی و یادتون باشه از این سمینار که میرید بیرون چه چیزی در شما زیاد شده؟نه،نه،خیر،خیر
اون انرژی اینا ممکنه میخواین حالتون رو بگیرم یکی هم اون وسطا داره فحش میده به من قاطی سروصداها
یکی از حضار:ما واسادیم
محمد پیام بهرام پور:واسادین مرسی ولی در آخر این برنامه یه چیزی در ما زیاد میشه ببخشید که اینو میگم فقط یه چیز ادعامون فقط همین هیچ تغییری ما نکردیم.
تغییر کی مشخص میشه وقتی امشب بااینکه خستهایم و میگیم فردا روز کاریه فلان بشینیم برنامهریزی کنیم اونچه که امروز یاد گرفتیم رو انجام بدیم،در غیر این صورت فقط ادعامون زیاد شده و نه هیچ دیگری ازتون خواهش میکنم همین الآن فکر بکنید که من کی میخوام این چیزا رو پیادهسازی بکنم از شنبه نه از امروز چون شنبهها هیچوقت فرا نمی رسه.
شنبهای که می خواستیم رژیم بگیریم…
شنبهای که می خواستیم بریم باشگاه…
شنبهای که می خواستیم بریم کلاس زبان…
از شنبهای که میخواستیم درس بخونیم و چیزای دیگه…
بنابراین لطفاً از همین الآن راجع به این موضوع فکر بکنید و بیایید یه کاری بکنیم دنیامون یه جای قشنگتر برای زندگی کردن بشه مرسی و جمع فوقالعاده بانشاطی بودین امیدوارم همیشه شاد و خندون باشین.
سپاسگزارم مرسی مرسی ممنونم.
برای دانلود متن PDF کافیت اینجا کلیک کنید