دومین جلسه از هشتاد و دومین دوره جامع سخنرانی و فن بیان 17 شهریور ماه نودوهفت در مجموعه بیشتر از یک برگزار شد.
تمرین جلسات قبل
در این جلسه نیم ساعت زودتر در محل حاضر شدیم و به همراه چند نفر از دوستان شرکت کننده که زودتر آمده بودند، از این فرصت استفاده کردیم و شروع به تمرین یک سری موارد کردیم، تمرینهایی که جلسه قبل داده بودیم، مسائلی که در رابطه با آن تمرینها برای دوستان پیش آمده بود.
اگر مسئلهای داشتند، در رابطه با انجام دادن تمرینها در موردش صحبت کردیم،
چند تا تمرین انجام دادیم و راس ساعت کارگاه را شروع کردیم،
مطالب را گفتیم و بعد از آن دوباره همه دوستان آمدند و تمرینهای خودشان را انجام دادند
و در رابطه با تمرینهایی که دوستان انجام دادند، هر کدام از شرکت کنندهها در آن دسته چکی که بهشان داده شده برای اینکه نظرشان را بدهند، نظراتشان را دادند
و نظرات جمع آوری میشود، به آن شخصی که سخنرانی کرده داده میشود
و سعی میکنیم در همان جلسه، یکی دو تا بازخورد بدهیم، یک نکته مثبت حداقل و یک نکته قابل رشد بدهیم که بتوانند روی آن کار کنند.
اهمیت ترس از سخنرانی
در این جلسه، در رابطه با مدیریت ترس و استرس هنگام سخنرانی صحبت کردیم و اینکه چرا اینقدر مهم است؛
چون اگر ما نتوانیم ترس و استرسمان را کنترل کنیم، ترس است که ما را کنترل میکند.
به اتفاق نظر دوستان رسیدیم که اگر ما بتوانیم ترس خود را مدیریت کنیم خیلی بهتر میتوانیم ارائه بدهیم آن منظوری که داریم و آن محتوایی که میخواهیم ارائه دهیم.
ارکان سخنرانی
صحبت کردیم که ترسهای ما هر کدام ممکن است مربوط به یکی از چهار تا رکن اساسی سخنرانی باشد که در آن اکوسیستم در موردش صحبت کردیم؛ مخاطبین، محتوا، محیط و خود سخنران از ارکان سخنرانی بودند.
ترس میتواند از چه چیزهایی باشد
گفتیم ترس ممکن است مربوط به هر یک از اینها باشد، یعنی ممکن است من از محتوای خودم ترس داشته باشم که آیا محتوای خوبی است؟
محتوایی است که مخاطب دوست دارد یا خیر؟
یا اینکه ممکن است مخاطب از من سوالهایی بپرسد که نتوانم جواب بدهم، واکنشهایی انجام دهد که من را به دردسر بیندازد،
یا ترس من از مسائلی که در محیط پیش میآید که تقریبا از کنترل ما خارج هستند.
ما فقط میتوانیم آنها را پیش بینی و مدیریت کنیم مثل رفتن برق، مثل از کار افتادن تجهیزات صوتی یا لپ تاپ یا کار نکردن فایلهای پاورپوینتمان و خیلی مسائل دیگر که مربوط به سخنران است،
از خودم، اجرای خودم، نحوهی اجرای خودم، از حرکاتم روی صحنه و جایی که دارم صحبت میکنم از اینها میترسم که یک حرکاتی از من سربزند که باعث شود دیگران در مورد من قضاوت داشته باشند.
کنترل ترس از سخنرانی با شناخت مخاطب
در رابطه با این صحبت کردیم که قضاوت دیگران یکی از مسائل خیلی مهم است که ما را به چالش و ترس میاندازد؛
یعنی اینکه دیگران در مورد من چی فکر میکنند و چگونه مرا قضاوت میکنند یکی از مسائل خیلی مهم است و در رابطه با این صحبت کردیم که با شناخت از مخاطب میتوانیم تا حد خیلی زیادی ترس از مخاطب را کنترل کنیم.
راه حل تپق زدن در سخنرانی
مطلب دیگری که در موردش صحبت کردیم ترس از سوتی دادن بود و در رابطه با سوتی صحبت کردیم که تپق یا سوتی چی هست؟
چه زمانهایی اتفاق میفتد؟ و چه کار میشه کرد؟
در رابطه با این صحبت کردیم که خیلی از اشخاص بزرگ، سخنرانهای بزرگ حتی گاندی در اولین سخنرانیشون استرس و ترس داشتند و این یک امر کاملا طبیعی است چون سیستم ترس یک مکانیزم طبیعی است در بدن و اصلا تعبیه شده است که جان ما را نجات دهد.
هر زمانی که ما احساس خطر میکنیم این سیستم فعال میشود و با افزایش انرژی از طریق تزریق هورمونهایی مثل آدرنالین باعث میشود که ما انرژیمان بالا رود و برای مقابله با آن خطر آماده شویم.
اما زمانی اتفاق بد میفتد که ما نتوانیم افزایش انرژی را کنترل کنیم، اگر نتوانیم کنترل کنیم منجر به حرکات اضافه روی صحنه میشود، منجر به این میشود که رنگمان برافروخته میشود، نگاه چشمی نمیتوانیم داشته باشیم، حرکات دستهایمان از کنترلمان خارج میشود، ممکن است از تکیه کلامهای زیادی استفاده کنیم مثل ای، اِ، مثلا و خیلی موارد دیگر که اینها باعثش عدم کنترل ترس هست.
ترس ها، بهترین راهنما برای موفقیت
در این جلسه صحبت کردیم که ترسهای ما میتوانند بهترین راهنمای ما باشند برای موفقیت؛ یعنی ما را به سمت موفقیت میبرند چون احتمالا اگر ما ترسهایی داریم و به سمت آنها نمیرویم ممکن است که موفقیت و رشد ما هم در همان حیطهای باشد که از آن ترس داریم و استرس داریم.
به یک مثال معروف پرداختیم، اگر میخواهید شرایطی که الان دارید را نداشته باشید باید کارهایی کنید که الان نمیکنید. اگر از شرایطتان راضی هستید که هیچ، اگر از شرایط ما راضی نیستیم پس باید کارهایی را کنیم که تا الان نکردیم. اصولا وقتی ما کارهایی را انجام ندادیم در آن زمینهها ترس داریم و باعث میشود که به سمتش نرویم و در دور باطل میافتیم.
خودتان را در موقعیت قرار دهید
یاد گرفتن مهارت و قرار دادن خودمان در موقعیت باعث میشود بعد از اینکه ما این کار را تکرار کردیم و تمرین کردیم به مرور زمان ترسمان از بین برود. به یک تحقیقی در مورد ترس از دانشگاه آریزونا اشاره کردیم که در آموزش سخنرانی و فن بیان، مثل همین دورهای که ما برگزار میکنیم باعث شده بود که در دراز مدت ترس و استرس از سخنرانی بریزد و حتی پس از شش ماه دوباره تست گرفته بودند، این ترس تقریبا از بین رفته بود و خیلی تغییر پیدا کرده بود.
گفته شد که فقط مرده ها هستند که هیچ ترسی ندارند.
زمینههای متفاوتی در زندگی وجود دارد که ما در رابطه با آنها آگاهی و توانایی نداریم و عدم آگاهی و توانایی خودش ترس میآورد.
پس ترسها هیچ وقت از بین نمیروند، فقط ما میتوانیم آنها را کنترل کنیم و در زمینههایی که میترسیم فعالیتهایی انجام دهیم که باعث شود ترسمان از آن قضیه کمتر شود.
مثالهای بسیار زیادی در رابطه با ترس از سخنرانی زده شد، حتی به صورت موردی چند تا از شرکت کنندهها اگر خودشان با همچین مسئلهای درگیر بودند یا متوجه شدند که جایی سخنران دچار استرس و ترس شده، آن را صحبت کردند و در موردش صحبت کردیم. تقریبا آخرین چیزهایی که در موردش صحبت کردیم این بود که بدترین موقعیت را پیش خودمان تصور کنیم؛ یعنی اینکه ببینیم اگر اتفاقی قرار باشد بیافتد و آن بدترین اتفاق باشد برای یک سخنران، آن اتفاق چه میتواند باشد؟
در هر کدام از آن چهار رکن سخنرانی که گفتیم در اکوسیستم سخنرانی و حالا اگر بدترین اتفاق بیفتد ما حداقل یک راه حل را بهش فکر بکنیم، لازم نیست راه حل ما زیاد کامل باشد، البته که هر چه کامل باشد بهتر است و عملی تر باشد. اما همین که ما فکر کنیم که در رابطه با هر اتفاقی که میخواهد بیفتد ما قبلا به آن فکر کردیم و حداقل یک راه حل داریم، این خودش یک اعتماد به نفس خوبی به ما میدهد و باعث میشود که ما بتوانیم ترس را کنترل کنیم، چون از قبل برایش آمادگی داریم.
آمادگی داشتن بسیار استرس و ترس را میآورد پایین چون ما برای هر موقعیتی که امکان دارد اتفاق افتد یک پیش بینی کردیم و میتوانیم آن را کنترل کنیم.