آموزش تبلیغ نویسی (کپی رایتینگ)؛ از سیر تا پیاز!

آموزش تبلیغ نویسی (کپی رایتینگ)؛ از سیر تا پیاز ماجرا!

زبان بدن یکی از مهم‌ترین مواردی است که در زمان فروش یک کالا، به کمک فروشنده آمده و مخاطب را به خرید ترغیب می‌کند. اما به نظر شما در جایی مثل وب سایت که توانایی نمایش زبان بدن و حتی لحن خودمان را نداریم، چطور باید مخاطب را راضی به خرید کنیم؟

در اصل در چنین شرایطی، ما به جای لحن و زبان بدن، از قدرت کلمات و جملات استفاده می‌کنیم! اینجاست که تبلیغ نویسی یا همان کپی رایتینگ کاربردی می‌شود و در جذب مخاطب به ما کمک می‌کند:

آموزش تبلیغ نویسی

در این مقاله می‌خواهم یک آموزش جامع تبلیغ نویسی از صفر را در اختیار شما بگذارم. در ادامه قرار است با تکنیک های کپی رایتینگ، اصول و مهارت‌های مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک تبلیغ نویس آشنا شویم.

قدم صفر: حیطه فعالیت خودتان را انتخاب کنید

به طور کلی شغل تبلیغ نویسی به شکلی نیست که بخواهد فرد را به انجام کار خاصی محدود کند، اما به نظر من فعالیت در یک حیطه تخصصی کپی رایتینگ، می‌تواند باعث پیشرفت سریعتان شود. یعنی چه؟ ببینید شما می‌توانید به عنوان یک تبلیغ نویس کارهای متفاوتی انجام دهید. مثلا:

عنوان‌های تبلیغاتی بنویسید،

شعارهای تبلیغاتی بنویسید،

شعار برندها را تعیین کنید،

نویسندگی متن محصولات را بر عهده بگیرید،

متن آگهی‌های تبلیغاتی را بنویسید،

و…

اما نظر من این است که بهتر است یک تبلیغ نویس در یکی از این حیطه‌ها فعالیت مستمر داشته باشد؛ یا حداقل اینکه در یکی به صورت تخصصی فعالیت کرده و مابقی را به صورت عادی و گاها انجام دهد. مثلا تخصص اصلی‌تان نوشتن صفحات محصول باشد و در کنار آن، پروژه‌ کارهای دیگر را هم بعضا قبول کنید. در اصل قصد دارم از شما بخواهم نوعی “بازاریابی جاویژه” کرده و در یک گوشه از بازار فعالیت کنید تا زودتر مورد توجه قرار بگیرید.

من سعی کردم در تولید محتوا چنین ایده‌‌ای را اجرا کنم. در این چند سالی که در زمینه تولید محتوا مشغولم، حدود 2 سال را در همه زمینه‌ها محتوا نوشته‌ام. اما دو سال هم به صورت تخصصی به نوشتن مقالات آموزش بازاریابی و روانشناسی -مسائلی که در آنها تخصص  دارم- مشغولم. در همین دو سال توانستم به خوبی در زمینه‌های گفته شده موفق باشم و نمونه کارهای چشمگیری هم از خودم به جا بگذارم. این موضوع باعث شده بتوانم همیشه در زمینه بازاریابی و روانشناسی مشتریان ثابتی برای تولید محتوا داشته باشم که دستمزد خوبی هم بابت کارم به من می‌دهند.

بنابراین، بهتر است شما هم با یک دید تخصصی‌تر به بازار تبلیغ نویسی نگاه کرده و واردش شوید. (یا انجام یک فعالیت خاص یا فعالیت در یک بازار خاص.) اما باز هم همانطور که گفتم، در تبلیغ نویسی چیزی شما را محدود نمیکند و می‌توانید به همه حیطه‌ها وارد شوید.

خب، بعد از قدم صفر که همان انتخاب حیطه فعالیت بود، باید برای یادگیری تبلیغ نویسی به سراغ تکنیک‌های اصلی برویم. اولین تکنیک مهم در تبلیغ نویسی، بررسی و توصیف محصول است:

1_ بررسی محصول در تبلیغ نویسی

بخش اعظم کار یک تبلیغ نویس در رابطه با محصولات است. چه آنجایی که قرار باشد در مورد یک محصول شعاری کوتاه بنویسید، چه نوشتن صفحه تبلیغاتی آن و… همیشه و همیشه پای یک محصول در میان است. شما به عنوان یک تبلیغ نویس باید از توانایی نقد محصول برخوردار باشید. این توانایی نیاز به شرکت در کلاس‌ و… ندارد. فقط باید به سراغ یک محصول رفته و سعی کنید ویژگی‌های مثبت و منفی آن را بنویسید. مثلا صندلی رایانه‌تان را در نظر بگیرید و شروع کنید به تمرین:

این صندلی 4 پایه محکم دارد،

گردش صندلی روی زمین خیلی راحت انجام می‌شود،

مقاومت پشتی آن بالاست،

فنر صندلی ضعیف است،

و…

اغلب تبلیغ نویسان بزرگ که برای نوشتن یک شعار تبلیغاتی پول‌های زیادی دریافت می‌کنند، دائما این کار را انجام می‌دهند. آنها برای نوشتن یک شعار تبلیغاتی یا صفحه محصول، سراغ برند یا کالا رفته و آن را از زوایای مختلفی بررسی می‌کنند. بعد از این، حالا باید یاد بگیرید که چطور ویژگی‌های محصول را به مزیت تبدیل کنید! یعنی چه؟ در ادامه به شما توضیح می‌دهم:

تبدیل ویژگی به مزیت

هر محصول یک سری مشخصات دارد. این مشخصات یک سری ویژگی مثبت دارند و در ادامه، این ویژگی‌ها یک سری نتیجه یا همان مزیت به مخاطب می‌رساند. برای درک بهتر یک مثال می‌زنم:

مشخصات: بدنه bmw i8 از فیبر کربن ساخته شده،

ویژگی: bmw i8 به دلیل کربن موجود در بدنه، وزن کمی دارد،

مزیت: بدنه سبک این خودرو باعث کاهش مصرف سوخت خودرو شما و کاهش هزینه‌ها می‌شود. یا اینکه بدنه مقاوم bmw i8 در تصادفات، خطرات احتمالی را از شما دور می‌کند.

افرادی که با موضوع تبلیغ نویسی آشنایی نداشته باشند، اغلب در نوشتن متن صفحات محصول، به جای مزیت از ویژگی استفاده می‌کنند. درست است که نوشتن ویژگی محصول باعث جلب توجه مخاطب می‌شود، اما در نهایت این مزیت است که به او می‌فهماند خرید، چه مزایایی برایش دارد و چه نتایجی را در زندگی‌اش با این محصول می‌بیند. همانطور که در مثال بالا هم مشاهده کردید، مزیت آن نتیجه‌ای است که از ویژگی حاصل شده.

یک تبلیغ نویس حرفه‌ای به بهترین شکل و به حالتی تاثیرگذار، مزایای محصول را به رخ مخاطب می‌کشد. مثلا یک نمونه حرفه‌ای که در مقاله تبلیغ نویسی چیست هم به آن اشاره کردم، عنوانی بود که دیوید اوگیلوی برای رولز رویس نوشته بود:

در سرعت 60 مایل بر ساعت، بلندترین صدایی که در رولز رویس می‌شنوید، صدای تیک تیک ساعتتان است!

دقت کنید که این متن یک مرحله هم از نوشتن مزیت محصول جلوتر رفته و آن را به شکلی خاص به مخاطب نمایش می‌دهد. یعنی اوگیلوی می‌توانست در حالت عادی بنویسد که موتور بی‌صدای رولز رویس، باعث آرامش شما می‌شود. اما به جای آن، با یک مقایسه متفاوت، مزیت را به شدت تاثیرگذارتر در ذهن مخاطب جلوه داده.

2_ استفاده از کلمات تاثیرگذار

حرف از تاثیرگذاری شد. به نظر شما کدام یکی از کلمات پایین تاثیر بیشتری روی ذهن مخاطب دارد؟

پرزور،

قوی،

قدرتمند.

با اینکه این 3 کلمه به نوعی مترادف هم هستند، کلمه سوم به شدت تاثیر بیشتری روی ذهن مخاطب می‌گذارد. با توجه به همین مثال متوجه می‌شویم که برای یادگیری تبلیغ نویسی، باید به خوبی با کلمات اثرگذار آشنایی داشته باشیم. یک تبلیغ نویس حرفه‌ای، ذهنی مانند یک قلک پر از کلمات تاثیرگذار دارد. حتی ممکن است بعضی از تبلیغ نویسان کلمات مهمی که یاد می‌گیرند را در جایی یادداشت کنند تا بعدا یادآوری آنها برایشان سخت نباشد.

یکی از مهم‌ترین راهکارها برای افزایش دایره لغات و پیدا کردن چنین کلماتی، مطالعه است. مخصوصا مطالعه کتاب‌های معاصر، شعر و… علاوه بر این، راهکار دیگری که بازخورد بهتری هم دارد، شرکت در دوره‌های هوش کلامی است. البته دوره‌های هوش کلامی صرفا روی این موضوع تمرکز ندارند و خروجی آنها، یک انسان جذاب‌تر، حاضرجواب‌تر و… است.

این محصول را نگاه کنید:

دوره رایگان ارتباطات کاریزماتیک

---

3_ نویسندگی

احتمالا نیاز نیست روی این موضوع تاکید زیادی داشته باشم که نویسندگی از جمله مهارت‌های پایه و به شدت مهم در تبلیغ نویس و کپی رایتینگ است. همانطور که تا اینجای مطلب هم متوجه شدید، اصلِ کار کپی رایتینگ، بازی با کلمات است.

اگر مثل من قبلا سابقه نویسندگی داشته باشید، یادگیری تبلیغ نویسی برای شما راحت‌تر است. اما اگر هم اینطور نیست، می‌توانید به راحتی و با شرکت در یک دوره نویسندگی، با آن آشنا شده و در ادامه به کمک تمرین، مهارتتان را در آن بالا ببرید.

قبل از اینکه از مبحث نویسندگی به سراغ موضوع بعدی بروم، باید یک نکته مهم را به شما توضیح بدهم: دیوید اوگیلوی در کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی می‌گوید:

امروزه خیلی‌ها تبلیغات را با هنر اشتباه گرفته‌اند! شرکت‌های تبلیغاتی تصور می‌کنند هر چه تبلیغشان را هنرمندانه‌تر بسازند، موفق‌تر هستند. اما در اصل موفقیت یک تبلیغ به میزان فروش آن است نه زیبایی!

با توجه به این توضیحات از نابغه تبلیغات، یادتان باشد که هدف نهایی هر تبلیغ و محتوا نویسی تبلیغاتی، فروش است نه صرفا خنداندن یا جلب توجه مخاطب. بنابراین بیشتر از یادگیری موضوعات هنری روی روش‌های متقاعد کردن خودِ مخاطب تمرکز کنید.

یک محصول بسیار مفید و موثر در پایان همین مقاله به شما معرفی کرده ایم…

4_ عنوان نویسی در تبلیغات

در تولید محتوا، موضوعی به اسم عنوان نویسی جذاب داریم که اهمیت زیادی در موفقیت یک مقاله دارد. این مبحث در تبلیغ نویسی هم وجود داشته و جایگاه بالایی دارد. اگر دقت کنید امروز دنیای ما با تبلیغات محاصره شده. مخاطبان بس که در تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی، خیابان و… تبلیغ دیده‌اند؛ دیگر علاقه‌ای به آنها نشان نمی‌دهند. در این بین، هنوز برخی چیزها می‌تواند باعث شود که گاها مخاطبان نیم‌نگاهی به تبلیغات داشته باشند. یکی از آن چیزها، همین عنوان جذاب است. مثلا به تبلیغ پایین نگاهی داشته باشید:

  

این بیلبورد تبلیغاتی بانک ملت است که برای عید سال 96 طراحی شده بود! چنین عنوانی حتی زمانی که در اتوبان در حال رانندگی کنار یک تریلی با راننده‌ای که چرت می‌زند باشید، نظر شما را خودش جلب می‌کند. همانطور که می‌بینید، در کنار عنوان یک متن دیگر هم نوشته شده که به اهمیت آینده‌نگری اشاره می‌کند. در اصل پیام اصلی کل این تبلیغات همین متن کوچک‌تر است و عنوان متفاوت، وظیفه اصلی خودش که همان جلب توجه است را به خوبی انجام داده.

اگر قرار است به دنیای تبلیغ نویسی وارد شوید، یا اصلا برای محصولات خودتان عنوان نویسی کنید، باید یک عنوان نویس حرفه‌ای باشید. بنابراین روی این دانش به شدت تمرکز کنید.

5_ شناخت مخاطب و نیاز او

در تبلیغ نویسی هدف متقاعد کردن مخاطب است. اما کدام مخاطب؟ به نظر شما تا زمانی که ندانیم در مقابل صفحه چه کسی قرار است متنمان را بخواند، توانایی متقاعد کردنش را داریم؟ مطمئنا وقتی نمی‌دانیم مخاطب ما چه سنی دارد، علایقش چیست و اصلا در چه وضعیت مالی سر می‌کند، توانایی ترغیب او به خرید کردن را هم نداریم.

بنابراین قبل از اینکه شروع کنید به محتوا نویسی تبلیغاتی، باید بدانید که مخاطبتان کیست. اما چطور مخاطب را بشناسیم؟ یکی از راه‌های شناخت او، بررسی محصول است! مثلا بیایید مثال اوگیلوی و خودرو رولز رویس را بررسی کنیم. در سال‌هایی که اوگیلوی این عنوان را نوشت، مخاطبان خانم اغلب با ماشین و ماشین سواری کار نداشتند. بنابراین مخاطب اصلی این آگهی، آقایان هستند؛ آنهم آقایانی که به اندازه خرید یک خودرو پول دارند.

اگر اشتباه نکنم در آن زمان، آقایان اروپایی (مخصوصا آنهایی که توانایی خرید ماشین داشتند) همه علاقه‌مند به داشتن ساعت‌های جیبی کلاسیک بودند. بنابراین صحبت از صدای تیک تیک ساعت به شدت برای این قشر از مخاطبان آشناست. اما اگر مخاطبان خانم‌ها بودند، مطمئنا اوگیلوی مجبور می‌شد روی جنبه‌های دیگری از محصول تمرکز کند که برای آنها قابل درک‌تر باشد.

البته شناخت مخاطب صرفا به جنسیت محدود نمی‌شود و برای درک یک کاربر، باید به نکات زیادی توجه کرد. پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتر این موضوع، در مورد پرسونا مطالعه کنید. کتاب buyer persona در این زمینه کمک زیادی به شما می‌کند. البته تمرکز اصلی این کتاب روی آموزش تبلیغ نویسی نیست.

نگاه کنید به این محصول در این زمینه:

مهارت های متقاعدسازی و ترغیب کاربردی

---

6_ شناخت رقبا

راستش را بخواهید من می‌دانم یکی از نقاط مثبتم در نویسندگی و تولید محتوا، استفاده از مثال‌هاست. اما امروز با نوشتن این مقاله متوجه شدم نقطه ضعف من در استفاده از مثال این است که وقتی از یک مثال خوشم بیاید، دیگر آن را بیخیال نمی‌شوم! با توجه به همین نقطه ضعفی که فعلا هم حوصله اصلاحش را ندارم، باز به سراغ مثال رولز رویس برویم:

به نظر شما چرا در این عنوان، اوگیلوی روی صدای پایین خودرو تاکید کرده بود؟ خب مطمئنا یکی از جواب‌ها، نیاز و علاقه مخاطب است. در سال‌هایی که این تبلیغ نوشته شده بود، خودروها صدای به شدت آزاردهنده‌ای داشتند و این مزیت رولز رویس خیلی به چشم می‌آمد.

اما به نظر شما امروز هم تاکید کردن روی ویژگی صدای اندک یک خودرو بازخورد دارد؟ خب با شناختی که من از خودروسازهای معتبر مثل BMW، NISSAN، تویوتا (و البته سایپا!) دارم، امروزه صدای پایین یکی از ویژگی‌های لازم در هر خودرویی است. یعنی رقبای یک شرکت خودروسازی، همگی این ویژگی را در محصولات خودشان دارند. بنابراین شاید اشاره به آن خیلی مزیتی برای مخاطب ایجاد نکند و باید سراغ یک ویژگی دیگر رفت.

با توجه به مثال بالا به خوبی متوجه می‌شویم که تبلیغ نویسی برای هر محصول، باید علاوه بر نیاز مخاطب، نسبت به عملکرد و ویژگی رقبا انجام شود. اگر محصول شما چیزی دارد که در محصول رقیب مشابه آن دیده نمی‌شود، باید به شدت روی آن تمرکز کنید تا مزیت رقابتی‌تان را به گوش و چشم مخاطب برسانید.

7_ آموزش دهید

در سطح وب موضوع جذابی به اسم بازاریابی محتوایی وجود دارد. به طور کلی بازاریابی محتوا یعنی ارائه یک محتوای رایگان (مثل چیزی که در حال خواندنش هستید) و در مقابل نمایش یک محصول غیر رایگان است. البته نه به این سادگی که در همین دو خط توضیح داده شد؛ اما در هر حال یکی از تکنیک های تبلیغ نویسی و کپی رایتینگ، می‌تواند آموزش دادن یا همان بازاریابی محتوایی باشد.

چطور؟ خب اگر هدف اصلی بازاریابی محتوایی باشد، باید مثل ما و خیلی از سایت‌های سطح وب، اقدام به نوشتن یک سری مقالات آموزشی و… کرده و در میان آنها خودتان یا محصولتان را به مخاطب نشان دهید. اما اگر هدف اصلی تبلیغ نویسی است، باید در میان متن تبلیغی خودتان، که ممکن است یک صفحه محصول یا حتی صفحه تبلیغ محصول در مجله و… باشد، اطلاعات جامعی در مورد آن به مخاطب بدهید.

یعنی مزایا، معایب، کاربرد، نحوه استفاده و… آن را به مخاطب نشان دهید و به این ترتیب، در کنار بقیه تکنیک های کپی رایتینگ او را ترغیب به خرید کنید.

8_ داستان گویی

یک نکته مهم: اگر قرار است واقعا به دنیای تبلیغات و تبلیغ نویسی وارد شوید، بدون چون و چرا حتما کتاب “بهترین قصه گو برنده است” نوشته آنت سیمونز را بخوانید. بعد از آنهم بدانید که در ادامه می‌خواهم تکنیک داستانی گویی به علاوه تکنیک اشاره غیر مستقیم را با همدیگر ادغام کرده و به شما معرفی کنم.

اگر اهل مطالعه مقاله و کتاب باشید، احتمالا می‌دانید که داستان گویی یکی از بهترین راهکارها برای ترغیب و جلب اعتماد مخاطب است. مثلا اگر من به شما در همین مقاله بگویم که اصلا انسان ریاکاری نیستم، چه احساسی نسبت به صحبتم پیدا می‌کنید؟ مطمئنا حتی اگر با فحش دادن صفحه را نبندید، به حرفم هم هیچ اعتمادی نمی‌کنید. اما حالا این داستان کوتاه را در موردم بخوانید:

((قرار نیست همیشه سخنرانی شما در جمع به خوبی پیش برود. مثلا خود من چند ماه پیش به یک موسسه خیریه رفتم و نذری که مادرم داشت را به آنها اهداء کردم. چند هفته بعد به یه یک دورهمی بیزینسی دعوت شدم و از قضا متوجه شدم که مدیریت این دورهمی را مدیر همان خیریه بر عهده دارد. قبل از اینکه نوبت به سخنرانی من در میان جمع شود، مدیر خیریه من را به حاضران معرفی کرده و از کمک مالی که به آنها داشتم سپاسگزاری کرد. من از این موضوع به شدت ناراحت و خجالت زده شدم و همین ناراحتی باعث شد که نتوانم به خوبی سخنرانی‌ام را در میان جمع مدیریت کنم. به معنای واقعی آن روز گند زدم…))

موضوع اصلی داستان بالا، سخنرانی در میان جمع و یک خرابکاری بود. اما شما چه چیزهایی در مورد شخصیت من از آن براشت کردید؟ احتمالا:

اینکه در خانواده‌ای نسبتا مذهبی یا حداقل خیِر بزرگ شده‌ام،

در فضای کسب و کار فعالیت می‌کنم و آنقدر اعتبار دارم که به دورهمی‌ها دعوت می‌شوم،

توانایی سخنرانی در جمع را دارم،

از ریاکاری متنفرم،

کمی خجالتی هستم،

آنقدر اعتماد به نفس دارم که از خرابکاری‌هایم صحبت کنم!

بیشتر مخاطبان این مقاله با خواندن داستان بالا، تمامی این موارد را در مورد شخصیت من برداشت کرده و حتی آنها را به راحتی باور می‌کنند. اما اگر می‌خواستم همه را به صورت مستقیم به شما بگویم، چند جمله را تحمل می‌کردید؟

این معجزه داستان و داستان گویی است. اینکه بتوانید به کمک آن، در امن‌ترین حالت ممکن و به شکل غیر مستقیم، ویژگی‌های خودتان، برندتان یا حتی محصولاتتان را به مخاطب بگویید. همینطور در این بین بتوانید به دلیل وجود احساسات در داستان، یک رابطه قوی با مخاطب شکل بدهید. بنابراین برای آموزش تبلیغ نویسی به هیچ عنوان از یادگیری اصولی داستان گویی غافل نشوید.

---

9_ درخواست به عمل

یک نکته جالب؛ می‌دانستید که سالهاست ثابت شده با درخواست مستقیم از مخاطب، می‌توانید آنها را به انجام کاری که دوست دارید، بیشتر نزدیک کنید؟

یعنی اینکه اگر من اینجا لینک دوره آموزش سخنرانی سایت بیشتر از یک را قرار داده و صرفا آن را معرفی کنم تعدادی از مخاطبان برای کنجکاوی هم که شده به صفحه محصول آن مراجعه می‌کنند. اما اگر لینک دوره را قرار داده، معرفی‌اش کنم و در انتها “از شما بخواهم که به صفحه محصول آن بروید” تعداد بیشتری از کاربران سراغ آن صفحه می‌روند!

این موضوع با بررسی و تحقیقات فراوان ثابت شده. بنابراین در محتوا نویسی تبلیغاتی، یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه داشته باشید، درخواست مستقیم از کاربر یا همان CTA است. وجود این درخواست‌ها باعث افزایش بازخورد نهایی‌تان خواهد شد.

 

10_ تکنیک ادعا و اثبات در تبلیغ نویسی

در همه جای دنیا، هستند انسان‌ها و کسب و کارهایی که ادعای زیادی دارند؛ اما آن دسته که ادعاهایشان را اثبات کنند، بسیار اندک و انگشت‌شمارند! بنابراین اگر شما بین همان انگشت شمارها باشید، یعنی با تعداد زیادی از رقبا فرق دارید. اما اصلا منظورم از گفتن این حرف‌ها چیست؟

ببینید، هر صفحه تبلیغ نویسی شده، یک سری ادعا دارد. صفحه محصول یک جراح بینی از زیبایی چهره شما بعد از عمل صحبت می‌کند، صفحه محصول فلان مدل‌موبایل ادعای دوربین باکیفیت محصول و توانایی برداشت تصاویر شگفت انگیز را داشته و صفحه محصول دوره شهامت ما هم در مورد تغییر زندگی شما صحبت می‌کند!

اما صرفا صحبت کردن کافی است؟ مطمئنا نه! چون مخاطبان امروز به شدت در معرض این ادعاها هستند. بنابراین اینجاست که برای اثربخشی بیشتر تبلیغات، از تکنیک ادعا و اثبات کمک می‌گیریم. این یعنی بعد از مطرح کردن ادعا (که می‌تواند صرفا یک جمله در عنوان باشد یا 2 هزار کلمه متن صفحه محصول) آن را اثبات می‌کنیم. در ادامه مثال‌های بالا:

آن جراح بینی برای اثبات صِحت ادعاهایش، تصاویر قبل و بعد از عمل مشتریان قبلی‌اش را نشان می‌دهد،

فروشنده آن موبایل چند نمونه از تصاویر گرفته شده با دوربین تلفن همراه مورد نظر را در صفحه قرار داده،

و در نهایت ما هم در صفحه محصول دوره شهامت علاوه بر نمایش نظرات مخاطبان قبلی راضی، ضمانت کامل بازگشت وجه به مخاطب را می‌دهیم!

اینها همگی انواع مدل‌های اثبات ادعا هستند که در کپی رایتینگ کاربرد دارند.

11_ ایجاد فوریت

حتما بارها در صفحات محصول دیده‌اید که برای افزایش احساس اضطرار در مخاطب، محدودیت‌هایی ایجاد شده. مثلا برای فروش محصولات یک فروشگاه، تخفیفی 30 درصدی در نظر گرفته می‌شود. در ادامه به مخاطبان گفته می‌شود که برای استفاده از این تخفیف، صرفا 2 روز فرصت دارید!

یا در مثال دیگر گاها دیده‌اید که در بعضی فروشگاه‌ها، پایین هر محصول تعداد آن هم نمایش داده شده و برای بعضی، متن‌هایی مثل ((فقط 3 عدد دیگر موجود است)) قرار گرفته.

اینها نمونه تکنیک ایجاد فوریت و اضطرار در مخاطب است. این تکنیک از آن جایی به وجود آمد که روانشناسان متوجه شدند مخاطبان برای خرید، همیشه تعلل می‌کنند. یعنی اگر فرصت داشته باشند، به خودشان اجازه بیشتری برای فکر کردن می‌دهند و این فکر کردن در اغلب مواقع یا به فراموش شدن محصول ختم می‌شود یا به این نتیجه که فعلا خرید آن برایم اهمیت ندارد. بنابراین به کمک ایجاد فوریت، توان فکر کردن را از مخاطب می‌گیرند تا برای خرید سریع ترغیب شود.

12_ یادگیری اصول گرافیکی

امروزه هر تبلیغ نویس، باید با اصول گرافیکی و طراحی تصویر آشنا باشد. دیگر مدت زمان زیادی است که تبلیغ نویسی صرفا به متن محدود نمی‌شود. امروزه توجه مخاطبان علاوه بر عنوان، به تصاویر تبلیغات هم جلب می‌شود؛ مخصوصا که وجود شبکه های اجتماعی باعث افزایش اهمیت تصاویر شده‌اند. بنابراین در چنین شرایطی یک تبلیغ نویس باید به خوبی با اصول طراحی گرافیکی آشنایی داشته باشد. پیشنهاد می کنم کار با نرم افزارهای گرافیکی مثل فتوشاپ را یاد گرفته و در مورد اصول ترکیب رنگ هم مطالعه کنید.

آموزش کپی رایتینگ؛ اصول دائمی

خب، بعد از نکات و تکنیک های آموزش تبلیغ نویسی، بهتر است اشاره‌ای هم به یک سری اصول دائمی داشته باشیم. اصولی که در ادامه می‌گویم، مواردی هستند که یک تبلیغ نویس حرفه‌ای باید همیشه آنها را اجرا کند:

1_ نمونه کارها را ببینید

اگر تا الان در زمینه‌هایی مثل نویسندگی یا گرافیک فعالیت کرده باشید، می‌دانید یکی از بهترین راهکارها برای حرفه‌ای شدن در آنها، بررسی نمونه کارهاست. این یعنی اگر بخواهید به یک نویسنده خوب تبدیل شوید، باید دائما آثار خوب جهان از گلستان سعدی گرفته تا مقالات خوب سطح وب را بخوانید. همینطور اگر بخواهید یک گرافیست حرفه‌ای باشید، باید همیشه به وب سایت‌های معتبر در این زمینه رفته و نمونه کار همکارهای خارجی و غیر خارجی خودتان را مشاهده کنید.

برای آموزش تبلیغ نویسی هم شرایط دقیقا به همین صورت است. بعد از اینکه در مورد تبلیغ نویسی اطلاعاتی به دست آوردید، باید شروع کنید به مشاهده نمونه‌ها. اما از کجا؟ یکی از بهترین منابع فعلی، تلویزیون است! چه تلویزیون ایران و چه شبکه‌های خارجی، همیشه پر هستند از محتواهای تبلیغاتی، فیلم‌هایی که تبلیغ نویسان متن آنها را نوشته‌اند، شعارها و…

علاوه بر این، راهکار بعدی برای مشاهده نمونه کارها، جستجو در گوگل است. با جستجو جملاتی مثل “بهترین تبلیغ‌های متنی”، بهترین تبلیغ‌های تلویزیونی و… در وب فارسی یا انگلیسی، می‌توانید مقالاتی را پیدا کنید که چندین تبلیغ معتبر و موفق را به شما نمایش می‌دهند.

2_ تبلیغات را نقد کنید

یکی دو سال سال پیش که به کلاس‌های طنزنویسی می‌رفتم، متوجه شدم یکی از بهترین راهکارها برای یادگیری این مهارت، نقد نوشته‌ها و ویدیوهای طنز است. منظورم این نیست که قلم بردارید و شروع کنید به تاخت‌وتاز! بلکه منظورم نقد کردن آنها برای خودتان است.

مثلا در زمان شرکت در دوره طنزنویسی که گفتم، مسابقات خنداننده برتر در برنامه خندوانه برگزار می‌شد. من هم بهترین فرصت را پیدا کرده و همیشه حین مشاهده مسابقات، آنها را بررسی و تکنیک‌هایشان را سبک و سنگین می‌کردم. به عنوان نمونه می‌گفتم:

فلانی الان از تکنیک “اغراق” استفاده کرد اما با توجه به فضا و تکنیک‌های قبلی استفاده شده، شاید بهتر بود از تکنیک “کوچک‌نمایی” کمک می‌گرفت!

به همین ترتیب هم شما باید برای آموزش تبلیغ نویسی، شروع کنید به بررسی تبلیغات مختلفی که هر روز می‌بینید. بعد از دیدن هر کدام از خودتان بپرسید:

نقطه مثبت این تبلیغ کجاست؟

چه چیزی آن را کمی مصنوعی کرده و اثربخشی‌اش را کاهش داده؟

اگر به من بگویند آن را بهبود بده، چه کاری برایش می‌کنم؟

تکنیک‌های استفاده شده در آن چیست؟

و…

 

3_ نقد تنها کافی نیست!

من علاوه بر عضوی از نویسندگان سایت بیشتر از یک، یکی از شرکت کنندگان دوره مدرسه استادی این وب سایت هم هستم. در همان روزهای ابتدایی این دوره، 2 نکته مهم را از استاد بهرامپور یاد گرفتم:

نکته اول: اینکه به هیچ عنوان به ذهنم برای حفظ کردن مطالب اعتماد نکنم و همیشه نکات مهم را در جایی بنویسم.

نکته دوم: از تکنیک هضم تجربه استفاده کنم. در این تکنیک سعی می‌کنیم از هر شخصی در هر زمینه، تجربه‌های خوب یا بد را یاد گرفته و از آن در کار خودمان استفاده کنیم.

مثلا در زمینه سخنرانی یک دفتر برای خودم آماده کرده و در آن نکات مثبت و البته منفی همه مدرسانی که آموزش‌هایشان را شرکت کرده‌ام، می‌نویسم. از نقاط قوت و ضعف خود استاد بهرامپور گرفته تا فلان دوره خارجی! در مقابل هر بار خودم می‌خواهم دوره آموزشی ضبط کنم، از همین تکنیک‌ها که به نوعی یک عمر تجربه هستند، استفاده می‌کنم تا کیفیت کارم را بالا ببرم.

حالا می‌خواهم این 2 نکته مهم را برای یادگیری کپی رایتینگ به شما پیشنهاد کنم! در تکنیک قبلی گفتم که نقد کردن به شما در آموزش کمک می‌کند. درست است، چون نقد کردن هر نمونه کار چیزهای زیادی به شما یاد می‌دهد. اما اگر آنها را جایی یادداشت نکنید، در اصل هیچ چیزی یاد نگرفته‌اید. پس از همین امروز یک دفتر برای نوشتن تجربیات خودتان آماده کنید. بعد از آن هم سعی کنید از تکنیک هضم تجربه در نقدهای خود کمک گرفته و نکات منفی و مثبت مهم را در دفتر بنویسید. حالا می‌توانید از این نکات مهم در تبلیغ نویسی خودتان کمک بگیرید.

4_ منابع معتبر آموزش تبلیغ نویسی را بخوانید 

همانطور که من و همکاران من برای یادگیری بهتر بازاریابی محتوا و تولید محتوا یک سری منابع دائم و همیشگی برای یادگیری داریم، شما هم باید برای آموزش تبلیغ نویسی چند مرجع معتبر انتخاب کنید. در حال حاضر یکی از منابع معتبر در زمینه بازاریابی محتوا، وب سایت contentmarketinginstitute است که البته گاها مطالبی هم در مورد تبلیغ نویسی در آن پیدا می‌شود.

برای آموزش تبلیغ نویسی هم سایت‌هایی مثل kopywritingkourse و copyblogger در حال فعالیت هستند که مطمئنا مطالب آنها به شما کمک زیادی می‌کند. البته پیشنهاد می‌کنم منابع آموزشی‌تان را صرفا به منابع آنلاین محدود نکرده و سراغ کتاب‌های معتبر و… هم بروید. یکی از بهترین کتاب‌ها که باید در قدم‌های اول آن را مطالعه کنید تا بهتر با تبلیغ و تبلیغ نویسی آشنا شوید، کتاب اعتراف‌های یک تبلیغاتچی نوشته دیوید اوگیلوی است.

کلام آخر

در نهایت به انتهای مقاله آموزش تبلیغ نویسی رسیدیم. تمام سعی خودم را کردم تا به زبان ساده و البته به شکلی کاربردی و جذاب مباحث مهم کپی رایتینگ را به شما آموزش بدهم. با توجه به اینکه در زمینه تبلیغ نویسی، نیمچه‌دانش و تخصصی دارم، اگر سوالی در مورد مطالب آن داشتید، آن را در بخش نظرات مطرح کنید تا در اسرع وقت پاسخگو باشم. همینطور ممنون می‌شوم نظرتان را در مورد این مطلب در بخش نظرات با من به اشتراک بگذارید. با آرزوی موفقیت برای شما عزیزان.