7 آسیب جدی سخن گفتن را بشناسیم…

سرفصل های مهم این مقاله:

7 آسیب جدی سخن گفتن را بشناسیم…

طبق یک اصل کلی، موفقیت آدم‌ها، ارتباط مستقیمی با نوع گفتارشان دارد.

با پذیرش این اصل، تلاش برای رفع اشکالات و موانع «سخن گفتن»، امری ضروری به نظر می‌رسد.

به این جمله دقت کنید:

حرف زدن نیاز است، خوب حرف زدن فن، و زیبا سخن گفتن هنراست.

 حالا، موافق هستید، میزان اعتقاد به جمله طلایی بالا، باید متناسب باشد با:

میزان تلاش برای رفع موانع گفتگو؟

ارادتمند شیدا اصغرزاده، قصد دارم به بررسی 7 آسیب جدی سخن گفتن بپردازم.

7 آسیب جدی سخن گفتن را بشناسیم

و امیدوارم وقتی جمله به جمله این مقاله را مطالعه می‌کنید، به پاسخ دو پرسش نزدیک و نزدیک‌تر شوید:

 چرا دیگران (گاهی) از حرف زدن ما خوششان نمی آید؟

و

چگونه می توانم « مدل » حرف خود را بهبود بخشم؟

تجربه چندساله اجرای صحنه و نشستن پای درس اساتیدِ بنام سخنرانی ، به من می‌گوید: بیش از 30 دلیل وجود دارد ،که ما نتوانیم مقصود و منظور خودمان را به خوبی، به مخاطبانمان القاء کنیم.

30دلیل، در مقایسه با توانمندی انسان، خیلی زیاد است، موافقید؟

البته در این مجال قرار نیست به همه موارد بپردازم. ولی از آنجایی که حرکت در مسیر موفقیت در امری مانند سخن گفتن، مستلزم شناخت موانع موجود است،، ابتدا به سراغ موانعی می روم که هم زمان چند ویژگی را دارا باشند:

* مهم تر از بقیه موارد باشند.

* مشکل تعداد زیادی از افراد باشند.

اما؛ هفت مورد از مهم ترین آسیب های گفتگو

با مقاله 7 آسیب جدی سخن گفتن همراه من باشید:

1- «اضطراب»؛ غول بی شاخ و دم 

بله داستان از آنجا شروع می شود،که نتوانیم اضطراب را مهار و مدیریت کنیم. دقت کنید. نگفتم از بین ببریم. چرا؟ چون« اضطراب » به دنبال فعل و انفعالات هورمونی ایجاد شده، و به زبان ساده ما را برای مسئولیت‌پذیری آماده می کند. این یعنی، برنامه ریزی و آمادگی برای امری پیش رو (آزمون، خواستگاری، قرار ملاقات مهم کاری و صدها نمونه مشابه) به دلیل نقش آفرینی اضطراب است. اضطراب قرار نیست از بین برود بلکه باید با تکنیک هایی فراگرفتنی به خوبی مدیریت شود تا به استرس (حالت نافرم و بیماری زای اضطراب) تغییرشکل ندهد.

چند پیشنهاد و یک خواهش، برای مدیریت اضطراب:

مطالعه ، آمادگی و تمرینِ فراوان خیلی در مهار اضطراب موّثر است. و چیزی که خودم از انجام آن نتیجه گرفتم: 

گوش دادن به موسیقی بی کلامِ آرام..

علاقه موسیقایی شما عزیزان را نمی دانم. ولی دوئِت (دو نوازی) ساز ویولن و پیانو محشر است. همچنین دوئت سه تار و سنتور.

امتحان کنید و آثار سودمند گوش دادن به موسیقی آرام بر ذهنتان را ببینید.

دیگر اینکه خواهش می کنم، از دیدن فیلم، کلیپ و تصاویر ناراحت کننده و آزاردهنده، که متاسفانه به وفور در شبکه‌های اجتماعی منتشر می شوند ؛ دوری کنید.

نقش استرس و اضطراب در آسیب های حرف زدن و آسیب های سخن گفتن

2- دستور زبان ادبیات سیری چند؟

بله. یکی دیگر از آسیب های جدی گفتگو، ندانستن مقدمات دستوری زبان مادری است.نمی‌گویم، همه کارشناس ادبیات باشند، خیر. 

ولی اینکه: 

فاعل و مفعول را بشناسیم؛

چند خط شعر به مغز تزریق کنیم؛

ده بیست تایی ضرب المثل حفظ کنیم؛

و چندتایی داستان کوتاه را به حافظه امانت بسپریم؛

نباید برایمان کار سختی باشد .

تمام موارد بالا به شکل خاصی به زیبایی و جذابیت تِم حرف زدن ما کمک می کند.

به این فایل صوتی کوتاه از من هم گوش بدهید:

دانلود همین فایل کوتاه

3- افعال منفی فراوان، مانند ریگ بیابان…

جایی خواندم، اگر با خوتان واگویه کنید (آرام بگویید) « من نمی توانم »، بیش از 17 بار باید بگویید: «من می توانم »، تا اثر آن بر مغز را از بین ببرید.

باید از به کار بردن افعال منفی و کلماتی که دارای بار انرژی منفی دارند پرهیز کنیم. و به جای آن به سراغ واژه هایی برویم که هم بار معنایی مثبت دارند و هم از بروز تنش و جنجال جلوگیری می کنند.

حتما دیده و یا شنیده اید که بعضی اوقات جملاتی در یک مشاجره و درگیری لفظی در حکمِِ: « آبی بر آتش » هستند.

مانند:

حق با شماست.

من اشتباه کردم.

نباید زود قضاوت می کردم.

جبران می کنم.

و همچنین :

امیدوارم همیشه خوشحال باشید.

خیلی از دیدن شما خوشحال شدم.

به آینده خوشبین باشید، می توانیم آن را بسازیم.

ما می‌توانیم

می‌شود

درست می شود

شادباشید

حالا دیگر انتخاب با خود ماست.


این مقاله را حتما مطالعه کنید:

 بسته جملات مثبت به جای جملات منفی + واژه‌های قدرتمند


4- چمدان ذخیرهٔ لغات، خالیِ خالی!

محدودیت دایره لغات دقیقاً به چه معناست؟ 

یعنی از بین هزاران واژه ای که در زبان مادری ما موجود و قابل استفاده هستند، از بخش کمی بهره می گیریم. 

بیاید واژه ها را از نظر استفاده و کاربرد، دسته بندی کنیم:

الف/ آنهای که بلدیم و به کار می بریم.

گل، معلم، موکت، بوررررس

ب/ آنهایی که جایی دیده یا شنیدیم ولی به این دلیل که کم استفاده می شوند، در لایه های ذهنی ما انباشت می گردند. به بیان دیگر، دسترسی به آنها کم تر از دسته نخست است.

فشارسنج، شرکت هوا فضا،  پیشبُرد

ج/ دسته سوم واژه ها، آنهایی که بلد نیستیم. می گویم بلد نیستیم، یعنی هرگز به گوشمان نخورده اند یا ندیدیمشان.

مثلا همین چند وقت پیش، من واژه “شورمندانه”را برای بار اول در یک متن دیدم. ( داشتن حالتی توام با شور و شعف ).

ممنون که در همین لحظه، یک نفس عمیق و صحیح می کشید.

• دم: تا عدد 10 بشمارید.

ایست: هر چه بیشتر بهتر.

بازدم: هرچه پر قدرت تر مفید تر…

یک مرور کوتاه تا اینجا:

من در این مقاله آسیب های جدی سخن گفتن را بیان می کنم. که در چهارمین مورد به محدود بودن دایره لغات پرداخته ام. اکنون راهکار چیست؟ 

به بیان ساده چه کار کنیم که دایره لغات ما غنی تر گردد؟ 

 دسته “الف” را فراوان به کار ببریم.

دسته “ب”را فعال تر کنیم. یعنی:

باید نسبت به آنها لطف بیشتری داشته باشیم.

و با شکار واژه های جدید دسته “ج” را رونق بدهیم.

انجام دو کار را نیز در برنامه روزانه قرار دهید:

کار اول: خواندن متن های طولانی، و یادداشت نمودن واژه هایی که به چشممان زیبا اما کمی نا آشنا می آیند.

کار دوم: نوشتن متن های چند کلمه ای تا چندخطی با همین واژه های جدید و «دیر آشنا».چه اسم قشنگی برایشان انتخاب کردم: دیر آشنا

هدیه من نیز به شما 100 قافیه است. مطمئن باشید جایی به کارتان خواهد آمد:

 A/دعا، دوا، روا، سوا، بنا، رضا، فضا، قضا، جلا، صدا، بلا، ندا، فرا، ورا، چرا، خدا، عصا،رها، جدا، جفا

B/ ثواب، سراب، کباب، حساب، عذاب، خراب، کتاب، جواب، طناب، حباب، عِتاب(سرزنش)، شتاب، جناب، نقاب، خطاب، شهاب، تراب، مُجاب، گلاب، خشاب

C/ سلامت، ندامت، شهامت، غرامت، قیامت، وخامت، کرامت، حجامت، جسارت، طهارت، حقارت، اسارت، عبارت، صداقت، رفاقت، رسالت، عدالت، کسالت، اصالت، شجاعت

D/ آزاد، آباد، داماد، ایراد، اِمداد، تعداد، بیداد، افتاد، فرهاد، خرداد، میلاد، میعاد، صیاد، ایجاد، مُراد، نهاد، ارشاد، جلاد، نهاد، مداد

E/ جوان، روان، زمان، جهان، اذان، دوان، اَمان، کمان، نشان، خزان، نهان، عیان، چنان، بمان، همان، عنان، مکان، گُمان، زیان، گران

این صد قافیه را در صدمین ماجرای من هم می توانید بیابید. 

یک لحظه مکث لطفا.

چند حرکت نرمش گردن انجام دهید.

چشمانتان را چند لحظه ببندید.

و نفس عمیق بکشید.

و حالا ادامه ماجرا..

من معتقدم : 

گاهی در مسیر یک گفتگو، این خود ما هستیم که نقلیه رو چَپ می کنیم وبه دره ای به نام “خودزنی” سقوط می کنیم.

موارد پنجم به بعد دقیقاً آسیب هایی هستند که توسط خود ما به پیکره «گفتگو» وارد می آیند:

5- هدف کجا بود؟

 هدف از گفتگو را برای خود تبیین و تعریف نکرده ایم. 

تا حالا چند بار در داغی تنور گفتگو، یک لحظه مکث کرده، و از خود این سوال را پرسیده اید؟ 

هدف من از این گفتگو چیست؟

دقت نظر در هدف و حرکت در راستای آن در طول مسیر گفتگو بسیار ضروری به نظر می رسد. هدف که مشخص شد، برنامه ریزی و قالب سازی برای ابتدا، میانه و پایان حرف زدن امری سهل و آسان است.


بیشتر بخوانید:

10 گام طلایی جذابیت کلام

 

هدفتان از گفتگو چیست؟ آسیب سخن گفتن

6- مطالعه، پَر!

 اشراف به موضوع نداریم.

یعنی به خودمان زحمت نداده ایم، دو صفحه، مقاله قورت بدهیم!!! 

و یا بدتر با کمال اعتماد به نفسدر هر حوزه ای”علامه دهر” می شویم. (به قول بعضی ها علامه 10)! گاهی هم که، اصلا سراغ کسب مهارت فن بیان نمی رویم، چون تصور می کنیم اولویت ما در زندگی نیست!

اما نه. وقت آن رسیده که ایمان بیاوریم به اینکه:

گفتگو خیابانی دوطرفه است…

به قول شاعر:

چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش.

و این «مرد سفر بودن»، به معنای کسب مهارت، تمرین و خستگی ناپذیری است.

در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن

شرط اول قدم آن است که «مجنون» باشی

هروقت احساس «مجنون بودن» کردید، بدانید به سر منزل مقصود نزدیک شده اید. 

اما می رسیم به مورد هفتم که قصد دارم مفصل به آن بپردازم، چون همزمان که آسیبی جدی برای حرف زدن به شمار می آید، در مخاطب نیز دلزدگی مشمئز کننده ای ایجاد می نماید.

آسیب های جدی در حرف زدن و گفتار

7- تکیه کلام، در حد تیم ملی!

از شما می پرسم:

آیا دلتان می خواهد قبل از پیری عصا دستتان بگیرید؟

اجازه می خواهم از طرف شما جواب سوال خود را بدهم:

خیر. “هیچ کس” دلش نمی خواهد قبل از پیری عصا به دست بگیرد. 

منظور از عصا در اینجا : «تکیه کلام» است. که گاهی «تکه کلام» هم گفته می‌شود. درست است این دو در نقشی که در گفتار ما دارند متفاوتند؛ اما من با این پیش فرض که مانند هم هستند؛ مفهومشان را توضیح می‌دهم.

تکیه کلام : واژه، تعبیر یا صوتی (صدا) است که برخی افراد در گفتار خود فراوان و به شکل غیر ضروری به کار می برند. و عمدتاً دارای دو مشخصه کلی هستند:

1- اگرچه به فراوانی به کار گرفته می شوند، ولی ظاهراً خودِ گوینده از وجود آنها بی خبراست ؛ یعنی آنها را نه می بیند ونه می شنود.

2- به تعبیر ناظم الاطبا در فرهنگ نفیسی “باوجود اینکه در کلام وارد میشوند، دارای معنی نیستند.”

حتما این  تکیه کلام ها به چشم و گوش شما آشنا هستند: 

خب ؛ به اصطلاح؛ چیز؛ واقعاً، مثلا؛ اِ ؛ اووووم ؛ در واقع؛ و…..

شاید شما نیز مواردی را برای اضافه کردن به مجموعه بالا عنوان کنید.این ها اصطلاحاً، جاپُر کن های کلامی هستند.

یادش به خیر، معلمی داشتیم با تکیه کلامِ “به اصطلاح”. بنده خدا، هروقت درس می داد بچه ها به جای اینکه به درسش گوش بدهند، به “اصطلاح “هایش را می شمردند!!

و این هم چند راهکار مهم و کاربردی برای رفع تکیه کلام:

 البته به شرط تمرین :

.

آرام و شمرده حرف بزنید.

به استقبال «آرام و شمرده حرف زدن» بروید، که معجزه گر است. اگرسرعت حرف زدنتان را کم کنید و شمرده تر صحبت کنید، نه تنها دیگر از فیلرها (جا پُر کن ها) استفاده نمی کنید، بلکه ریتم صحبت کردنتان قابل فهم و شنیدنی تر می شود.

آسیب حرف زدن و موانع سخن گفتن

در اطلاعات ؛ آماده و به روز باشید.

وقتی آماده نباشید، دست به دامن پراکنده گویی می شوید. چون:

الف/ مغز شما بجای اینکه کلماتِ از قبل آماده شده را از حافظه بیرون بکشد باید به سرعت کلمات را “ایجاد” کند.که همین موضوع سبب می شود شما از حروف و اصواتی مانند ” اِ ” و امثال آن و همچنین کلمات از پیش شناخته شده (تکیه کلام ها ) بیشتر استفاده کنید.

ب/ معمولا وقتی آماده نیستید بیشتر استرس می گیرید.همین استرس باعث می شود سریع تر صحبت کنید.در نتیجه زبانتان سریع تر از مغز کار می کند و ناخودآگاه از کلمات پُر کننده و تکیه کلامها بیشتر استفاده می کنید.

ضبط صدای حرف زدنتان

بداهه گویی کنید. آن هم درباره یک موضوع عادی و ساده. در حین حرف زدن صدای خود را ضبط و سپس گوش کنید. بعد از ارزیابی متوجه خواهید شد که چقدر کلمات غیر ضروری داشته اید. با تمرین‌های دو باره ؛ صد باره و حتی هزار باره این موارد را حذف کنید.

صبور باشید و با حوصله تمرین کنید تا این عصاهای قبل از پیری را کنار بگذارید.

خلاصه اینکه:

باید موانع «گفتگوی جذاب» را بشناسیم.

و سعی در برطرف نمودنشان کنیم.

به توان و قدرت خود نیز ایمان داشته باشیم.

ای نسخه نامه الهی که توئی

وی آینه جمال شاهی که توئی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

مولانا

به امید اینکه ، همه  2046 کلمه این مقاله به شما انگیزه تلاشی متفاوت برای بهبود شیوه سخن گفتن را هدیه کند.

ممنون که در همین لحظه، نفس عمیق و صحیح می کشید.

بسیار خوشحال خواهم شد که نظرات و پرسش های شما خواننده محترم را در مورد 7 آسیب جدی سخن گفتن دریافت کنم.

• دم: تا عدد 10 بشمارید.

ایست: هر چه بیشتر بهتر.

بازدم: هرچه پر قدرت تر مفید تر.

بهترین کلمات و عبارات برای صحبت کردن کدام است؟

چطور زیبا و جذاب سخن بگوییم؟

محصول کاریزمای کلمات، مخصوص شماست…! کلیک کنید:

مطالب محبوب سایت:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا